از حدود تقريباً نيم قرن پيش و تا كنون، كه بيارى حق در جستجوى اسناد
و مدارك و مقالات و آثار سيدجمالالدين حسينى- اسدآبادى- بودهام، همواره نامهها
و اسناد تاريخى- سياسى جديدى در كشورهاى مختلف، به دست آوردهام است كه نشر آنها
براى روشن شدن حقايق تاريخ معاصر ايران، يك ضرورت اجتناب ناپذير تاريخى است.
مجموعهاى از اين نامهها و اسناد سياسى سيد را كه شامل 12 نامه بود، براى نخستين
بار و در سال 1350، به عنوان ملحقات كتاب «سيدجمالالدين و بيدارى مشرق زمين» اثر
ارزشمند مرحوم استاد محيط طباطبايى، منتشر ساختم، و اين نامهها، بارها بضميمه آن
كتاب چاپ شد ... چاپ چهارم آن نامهها و اسناد، در سال 1352، تحت عنوان: «نامهها
و اسناد سياسى سيدجمالالدين اسدآبادى» در قطع رقعى در 120 صفحه، بطور مستقل از قم
منتشر گرديد ... و سالهاى بعد، چاپ پنجم و ششم آن، در قطع جيبى كه شامل 16 نامه از
سيد بود، منتشر شد و مورد استقبال اهل تحقيق، طلاب و دانشجويان قرار گرفت. اينك، و
پس از مرور بيش از يك ربع قرن!، چاپ هفتم آن كتاب، با اضافات بسيارى، و در قطع
وزيرى، شامل 60 نامه و سند تاريخى- سياسى در اختيار علاقمندان قرار مىگيرد. البته
ترديدى نيست كه مجموعه نامهها و اسناد سيد، همين 60 نامه نيست، ولى آنچه را ما در
تفحص و كاوش نيمقرنى، به دست آوردهايم و در شرايط كنونى آماده چاپ و نشر گرديد،
همين نامهها و اسناد است كه اميدواريم مورد قبول حق و مورد استفاده علاقمندان
تاريخ معاصر قرار گيرد.*** در اين مقدمه، نخست قصد داشتيم كه منابع اين نامهها و
اسناد را تك تك، همراه اسناد معرفى كنيم، اما متاسفانه «سرقت ادبى و رسمى!» بعضى
از دوستان و چاپ نامهها و مطالب ما، با نامهاى ديگر، و حتى بدون ذكر مأخذ اصلى؟
ما را بر آن داشت كه در اين مقدمه، از ذكر نام آن مدارك خوددارى كنيم، به اميد
آنكه همه منابع و مأخذ را، در كتاب مستقل مربوط به آثار سيد، يكجا نقل كنيم ...***
يادآورى اين نكته نيز ضرورى است كه تهيه اين مجموعه از اسناد و نامهها، فقط
«گردآورى» و به «كوشش»! نيست، بلكه شامل: تحقيق، تنظيم،- و در مواردى- ترجمه از
متن عربى، تركى و يا انگليسى است (مانند نامهها به علماى شيعه، نامه به سلطان
عثمانى و يا نامه به رياض پاشا) كه ما ضمن ترجمه آنها، توضيحات لازم را هم در
پاورقىها و يا در پايان نامهها، آوردهايم.