responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نامه ها و اسناد سياسى نویسنده : سيد جمال الدين اسد آبادى    جلد : 1  صفحه : 141

5

سه نامه به رئيس دولت عثمانى و دوستان ايرانى‌

نامه‌اى به: رئيس دولت عثمانى‌

ركن ركين ملك و ملت و حصن حصين دولت عليه ابدمدت، فخر عثمانيان و روح كالبد جمله مسلمانان، دولت مدار، ابهت شعار را عرض مى‌شود: اگرچه از اهل آسيا بدين عاجز غدر نمودند و راه ستمكارى پيمودند ولكن از ملت ظلمى نديدم و از اسلام مراره‌جورى نچشيدم، البته سعادت آن ملت را از دل و جان خواهان و بافتخار و عزايشان شادان و نازانم و چون پارچه‌اى از آن ملت و بضعه‌ئى از آن امت محسوب مى‌شوم، اگر چشم‌زخمى بدانها رسد و يا خار حقارتى بپاى آنها خلد؛ هيچ‌شك نيست كه در جان‌بازى پايدارى خواهم ورزيد و موت خود را بر حياتى چنين بيدريغ خواهم گزيد و بنابراين چون احوال دولت عليه عثمانيان را در اين اوان بنظر اعتبار گرفته و شئون ملت اسلاميه را بمثقبه افتكار سفته پيرهن اصطبار و شكيبائيم دريد و از هر طرف وساوس و خيالات برين حقير مستولى گرديد و مانند مرد سودانى روز و شب در آغاز و انجام اين كار انديشه و كيفيت اصلاح و چگونگى نجاح اين ملت را ورد و پيشه خود ساخته‌ام و دائماً از براى چاره‌جستن و از اين تنگناى هولناك رستن، احوال ملل سابقه و دول لاحقه و سبب صعود و نزول و باعث طلوع و افول آنها را ملاحظه و كارهاى بزرگى كه از افراد انسانيه صادر شده است- كه فى‌الحقيقه معمرالبشر و سحر مستمر را باشد- مطالعه مى‌نمودم تا آنكه نظر اعتبار در حين گذار به احوال ابومسلم آن شاب خراسانى، كه به علو همت و كاردانى، دولتى چون دولت بنى‌اميه كه در غايت قوت و نهايت متانت (محكمى) بود، از بيخ و بنش زد و چهره افتخارش بخاك مذلت افتاد. در حين جولان فكر در اين ميدان، احوال پطرراهب از نظر بصيرت گذران شد و

نام کتاب : نامه ها و اسناد سياسى نویسنده : سيد جمال الدين اسد آبادى    جلد : 1  صفحه : 141
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست