responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 94

باقى ماندند: حضرت سيّدالشهداء عليه السلام و عبداللَّه بن زبير.

از اين رو معاويه در صدد زمينه‌سازى و آماده كردن مقدماتى برآمد تا جايى كه وصيّت نامه‌اى نوشت و آن را نزد غلام نصرانى خود به نام سرجون مخفى كرد تا در وقت مناسب آن وصيّت نامه را به يزيد بدهد.

با ادامه پژوهش و بررسى ثابت خواهد شد كه اصل طرح و نقشه شهادت سيّدالشهداء عليه السلام توسّط معاويه بوده و اين حقيقت با تحقيقاتى كه انجام يافته، اثبات خواهد شد.

معاويه و شيوه‌اى ديگر

معاويه در اين راستا، از مروان كه والى خود در مدينه بود بهره مى‌جست. سابقه مروان در دشمنى و برخوردهاى تند با اهل بيت عليهم السلام، نزد همگان مشخص است.

او تمام وقايع را به معاويه گزارش مى‌داد و او را از رفت و آمدهاى مردم با سيّدالشهداء عليه السلام، آگاه مى‌ساخت، تا جايى كه در نامه‌اى به معاويه نوشت:

نمى‌توان با حسين بن على كنار آمد.

بَلاذرى در اين زمينه مى‌نويسد: بزرگان و شخصيّت‌هاى معروف عراق و حجاز، هماره با امام حسين عليه السلام رفت و آمد داشتند و آن حضرت نزد آنان بسيار محترم بود. آنان مقام و فضايل آن حضرت را براى يكديگر نقل مى‌كردند تا جايى كه به آن جناب گفتند:

إنّا لك يد وعضد؛

ما براى كمك و يارى شما آمده‌ايم.

زمانى كه آمد و شدهاى مردم به نزد آن بزرگوار زياد شد، عمرو بن عثمان نزد مروان آمد و به او گفت: براى شما روزگار سختى را از ناحيه حسين پيش‌بينى مى‌كنم!

در اين شرايط بود كه مروان به معاويه نامه نوشت و گزارشى از وضعيت مدينه‌

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 94
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست