responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 175

پسرعمو و برادر مورد اطمينان خودم را كه از اهل بيت من است، به نام مسلم بن عقيل به سوى شما مى‌فرستم تا اوضاع شما را براى من گزارش كند. پس اگر نماينده من اجتماع شما را ببيند و براى من گزارش كند، آن وقت من به سوى شما حركت مى‌كنم.

جالب توجّه اين‌كه با وجود رسيدن نامه‌ها و چندين بار آمد و رفت افرادى به خدمت حضرت سيّدالشهداء عليه السلام، آن حضرت اطمينان نداشتند و به همين جهت، حضرت مسلم عليه السلام را فرستادند.

حضرت سيدالشهداء سلام اللَّه عليه از لحظه نخستين حركت به هر مناسبت و با هر كسى كه ايشان رو به رو مى‌شدند، دو مطلب را تذكر مى‌دادند و مى‌فرمودند:

1. من تكليف و وظيفه دارم. اين راه را بايد بروم؛

2. من كشته خواهم شد.

اين دو مطلب به الفاظ گوناگون و در مراحل مختلف بيان شده است.

اگر كسى بگويد كه حضرت نمى‌دانستند و از شهادت بى‌خبر بودند، چنين فردى يا جاهل است يا مغرض. با نگاه به سخنان امام حسين عليه السلام در كتاب‌هاى تاريخ الاسلام ذهبى، المعجم الكبير طبرانى، الطبقات الكبرى ابن سعد، البداية والنهايه ابن كثير، تاريخ الطبرى و منابع ديگر، درخواهيم يافت كه آن حضرت همواره مى‌فرمودند:

من علم به شهادت دارم و از طرفى تكليف و وظيفه من حركت به سمت عراق است.

متن عبارت‌هايى كه امام حسين عليه السلام فرموده، چنين است. در موردى فرمودند:

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 175
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست