responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 163

ذهبى در معرفى نعمان مى‌نويسد: او از ياران نزديك و همراهان معاويه بود.[1]

آيا از همه اين امور نمى‌توان حدس زد كه برخورد ملايم نعمان با حضرت مسلم عليه السلام و يارانش از روى نقشه و برنامه از قبل تعيين شده بود؟

امان‌نامه عمرو بن سعيد، والى مكّه‌

چنان كه در گذشته اشاره شد، آن گاه كه سيّدالشهداء عليه السلام تصميم بر خروج از مكّه گرفتند، عمرو بن سعيد به آن حضرت نامه‌اى نوشت و حضرتش را نصيحت نمود كه اگر خوف دارى و مى‌ترسى، من به تو امان مى‌دهم و تو نيز از اهل شقاق، جدايى و فتنه‌گرى نباش![2]

اين امان‌نامه به درخواست محمّد بن حنفيّه- و يا عبداللَّه بن جعفر- از جانب عمرو براى سيّدالشهداء عليه السلام نوشته شده بود. عجيب اين‌كه وقتى آن حضرت به اين نامه اعتنايى نكردند و به راهشان ادامه دادند، همين فرد با اين دل سوزى ظاهرى‌اش، در نامه‌اى به ابن زياد نوشت: حسين به عراق مى‌آيد و آن‌چه را بايد انجام دهى، انجام بده!

امام حسين و خبر دادن از شهادت خويش‌

حضرت سيّدالشهداء عليه السلام همواره از شهادت خويش خبر مى‌دادند و هميشه اين معنا از سخنان آن حضرت فهميده مى‌شد كه «مرا به قتل مى‌رسانند». آن جناب در مدينه دو بيت شعر خواندند كه به روشنى بيان‌گر شهادت ايشان بود و همواره خود را به يحيى بن زكريّا عليهما السلام تشبيه مى‌كردند و مى‌فرمودند:


[1] - تاريخ الاسلام: 5/ 262

[2] - ترجمة الامام الحسين عليه السلام من طبقات ابن سعد: 59؛ تاريخ مدينة دمشق: 14/ 209؛ البداية والنهايه: 8/ 178؛ تهذيب الكمال: 6/ 418- 419؛ تاريخ الطبري: 4/ 292

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 163
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست