نام کتاب : ميعاد نور نویسنده : شريعت، محسن جلد : 1 صفحه : 56
اينك يك سؤال مهم. فاطمه كه بود؟ چه شخصيتى
داشت و چرا اين همه مصائب بر دخت گرامى پيامبر وارد شد؟
او انسانى بهشتى بود؛ روزى رسول خدا (ص) در ابطح نشسته بود. جبرئيل
نازل شد و عرض كرد: يا محمد! العلى الاعلى يُقرءُ عليك
السلام و هو يأَمُرك ان تعتزل عن خديجه اربعين صباحا.[1]
اى محمد! خداوند بزرگ تو را سلام مىرساند و مىفرمايد چهل شبانهروز
از خديجه كنارهگيرى كن و به عبادت و تهجد مشغول باش.
پيامبر اكرم بر اساس دستور خداوند چهل روز به خانه خديجه نرفت و در
آن مدت شبها به نماز و عبادت مىپرداخت و روزها روزهدارى مىكرد.
چون چهل روز بدين منوال گذشت، جبرئيل امين فرود آمد و غذايى از بهشت
آورد و عرض كرد: يا محمد (ص)! خداوند به تو سلام مىرساند و فرمان مىدهد كه از
اين غذاى بهشتى تناول كنى.
رسولخدا با آن غذاى روحانى و بهشتى افطار كرد. هنگامى كه برخاست تا
آماده نماز و عبادت شود، جبرئيل نازل شد و عرض كرد:
«الصلوة محرمهٌ عليك فى وقتك حتى تأتى الى نزل خديجه فتواقعا فان
اللّه عزوجل الى على نفسه ان يخلق من صلبك فى هذه الليله ذرية طيبه»[2]
اى رسول خدا امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانه خديجه حركت كن؛
زيرا خداوند متعال اراده كرده است كه از صلب تو فرزند پاكيزهاى بيافريند.
آن شب نور فاطمه (ع) از صلب پدر به رحم مادر منتقل شد.
لذا پيامبر اكرم مىفرمود:
فاطمةُ حوراءُ الانسيه فلما اشتقت الى رايحه الجنه شممتُ رايحة
ابنتى.[3]