نام کتاب : ميعاد نور نویسنده : شريعت، محسن جلد : 1 صفحه : 219
درس چهاردهم: حضرت ابراهيم و كعبه
قسمتى از داستان زندگانى ابراهيم در درس قبل بيان شد. ادامه اين
داستان درسآموز را كه خداوند متعال در قرآن مجيد به ابراهيم دستور مىدهد «اى
رسول ما حكايت ابراهيم را براى امت نقل كن.»[1]
در اين جلسه ادامه مىدهيم.
ابراهيم پس از بازگشت به بيتالمقدس، شبى در خواب ديد كه اسماعيلرا
در خواب قربانىمىكند. از آنجاكه خوابانبيا نوعىوحى است، آنحضرت دريافت كه
اراده پروردگار بر قربانىشدن اسماعيل است. حضرت ابراهيم خواب را براى ساره نقل
كرد و گفت: من بايد دوباره به مكّه بازگردم؛ زيرا در برابر امر الهى جز تسليم كارى
از من ساخته نيست. لذا سوار بر شتر شد و به سوى مكّه حركت كرد. چون به مكّه رسيد
هاجر از اينكه شوهرش را با فاصله زمانى اندك دوباره مىديد، بسيار خوشحال شد. اما
ناگهان هراسى در دل احساسكرد و دانست كه بازگشت سريع ابراهيم بىدليل نيست.