مى‌دهد به‌دست ايشان، انقلابى علمى به‌معنى واقعى، اتّفاق مى‌افتد و از طرف ديگر اهميت حقوق، كرامت و حرمت زن را در دوران مهدى، روشن مى‌سازد. اين حديث، هر دو نكته را افاده مى‌كند.

در مورد ارتقاى زنان در رژيم حقوق- سياسى حجت بن الحسن (عج)، اولا در روايت داريم كه ايشان از ميان همه بشريّت، 313 تن را برمى‌گزيند كه درواقع، كادر اصلى انقلاب جهانى و مديران اصلى حكومت جهانى ايشان هستند و در روايت است كه 50 تن از آنها زن هستند يا 50 زن نيز در اين قرارگاه مركزى حضور دارند كه در حكومت جهانى، در ركاب مهدى (عج)، جهان را اداره مى‌كنند و در عالى‌ترين سطوح مديريت جهانى و پيچيده‌ترين و جدّى‌ترين مراحل يك انقلاب- كه ديگر، انقلابى جدّى‌تر از آن نيست- ستاد اصلى را اداره مى‌كنند.

در روايت ديگرى از امام باقر عليه السّلام رسيده است كه وقتى قيام‌گر ما قيام كند دست خويش را بر سر بندگان خدا و بشريّت خواهد نهاد «فجمع به عقولهم»: تمام قدرت عقلانى بشريّت را مجتمع و متمركز خواهد كرد و سطح عقلانيّت را در جامعه بشرى به‌گونه‌اى جهشى، چند پله ارتقا و رشد خواهد داد و نيروى عقلانى توده‌ها را متمركز و فعّال مى‌كند، «و اكمل به اخلاقهم يا احلامهم» كه هردو قرائت، ممكن است يعنى اخلاق و ارزشهاى انسانى را در جامعه بشرى به‌كمال خواهد رساند و بنابراين در فرهنگ اسلام، «عقل» دربرابر اخلاق و در مقابل ارزشها نيست؛ برخلاف منطق غرب كه مى‌گويند آيا عاقل هستيد يا ارزشى؟ كدام؟! زيرا در منطق مادّى غرب نمى‌توان نه له و نه عليه ارزشهاى اخلاقى، استدلال كرد و آنان ارزشها را امورى خارج از حوزه عقلانيّت مى‌دانند، چنانچه «الهيّات» را نيز از حوزه عقل، خارج كردند و مقولات جدلّى الطرفين كانت، درواقع، عقل را در حوزه‌