انقلاب مهدى (عج) است، در عين حال، توصيف آرمانها و مطالبات اسلام و ملاكهاى حكومت دينى است و ما تا آن‌جا كه مى‌توانيم بايد به اين معيارها نزديك بشويم گرچه نوع اتمّ و كاملش را ايشان تحقّق مى‌دهند، اما ارزشهاى اجتماعى اسلام از جمله همينهاست كه در روايات آمده است.

مثلا مى‌فرمايد «علامة المهدى ان يكون شديدا على العمّال، جوادا بالمال، رحيما بالمساكين» يعنى روش ايشان در حكومت، اين است كه با كارگزاران حكومت اسلامى جهانى، بسيار سختگير و با مردم، به‌ويژه مستمندان، بسيار مهربان است و پس از مدتى نيز در جامعه و حكومت او كه جامعه و حكومت جهانى است، ديگر مستمندى نخواهد بود. سختگيرى مى‌كند اما با مسئولان حكومت، نه با توده مردم كه بايد رعايت و تربيت شوند. با مردم، آسان، برادرانه، متواضع و بامحبت است. سختگير با حاكمان و آسانگير با مردم است.

با توده‌هاى مردم، رحيم و مهربان و اهل بخشش است و حقّ همه حقّ‌داران را به آنان مى‌رساند. حتى اگر حقّ كسى زير دندان ديگرى باشد، از او مى‌ستاند و بشريّت، تازه در دوران او، مفهوم زندگى انسانى را خواهند دانست. ما هنوز زندگى انسانى نكرده‌ايم، نه ما، بلكه كل بشريّت هنوز معنى زندگى انسانى را نفهميده و تنها مزمزه زندگى را چشيده است، اما در زمان مهدى (عج)، بشريّت به‌معنى واقعى، زندگى خواهد كرد و آرمانهاى همه انبيا، تحقّق خواهد يافت.

بنابراين در باب حقوق بشر و نظام مناسبات اجتماعى، همه اين آرمانها جزء مطالبات اسلام، براى همه بشريّت و بدون تبعيض است و تحقّق جهانى اتمّ آن به دست ايشان است، اما اصل اين آرمانها از همان ابتدا جزء اهداف هرحكومت اسلامى بايد باشد، اعم از حقوق اقتصادى مردم، ارتقاى عقلانيّت اجتماعى،