نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 292
و قد كان رسول الله صلّى اللّه عليه و اله
عهد إليّ عهدا، فقال: يا بن أبي طالب لك ولاء أمّتى، فإن ولّوك فى عافية و أجمعوا
عليك بالرّضا، فقم بأمرهم، و إن إختلفوا عليك فدعهم و ما هم فيه فإنّ الله سيجعل
لك مخرجا؛[1]
رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله مرا متعهد پيمانى كرده و فرمود: پسر ابى طالب!
ولايت امتم حق توست.
اگر به درستى و عافيت، تو را سرپرست خود كردند و با رضايت درباره تو
به وحدت نظر رسيدند، امرشان را به عهده گير و بپذير؛ اما اگر درباره تو به اختلاف
افتادند، آنان را به خواست خود واگذار؛ زيرا كه خداوند گشايشى به روى تو باز خواهد
كرد.
براساس اين سفارش، گرچه ثبوت ولايت امّت براى امام على عليه السّلام
براساس تنصيص پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مىباشد؛ اما تصدى و تولّى امور
مسلمين، منوط به پذيرش مردم است و تأكيد پيامبر صلّى اللّه عليه و اله چنين است كه
اگر مردم دچار اختلافشده و آرائشان يكپارچه به نفع مولا على عليه السّلام نبود،
امام عليه السّلام آنان را به حال خود واگذارد.
ازاينرو، پذيرش مردم در ثبوت ولايت هيچ دخالتى ندارد؛ چرا كه امر
ولايت و حق سرپرستى نشئتگرفته از اراده و خواست آنان نيست و آنها نمىتوانند آن
را اعطا يا سلب كنند؛ اما بدون رضايت و پذيرش مردم، حاكم مشروع را حق تصدى امور و
اعمال ولايت بر مردم از طريق قهر و غلبه نبوده و وى مسئوليتى در اين مورد نخواهد
داشت؛ هرچند مشروعيت ولايت و حكومت وى، همچنان محقّق و ثابت مىباشد.
2. «محمد بن حنفيه» نقل مىكند كه پس از كشته شدن عثمان، در كنار
پدرم على عليه السّلام بودم. آن حضرت وارد منزل شد و اصحاب رسول خدا صلّى اللّه
عليه و اله سراغ وى آمدند و گفتند:
اين مرد (عثمان) كشته شد و مردم ناگزير بايد امام و رهبرى داشته
باشند و ما امروز
[1] - الطبرى، المسترشد فى إمامة امير المؤمنين على بن
ابى طالب عليه السّلام، ص 417؛ ابن طاووس، كشف المحجة لثمرة المهجة، ص 248- 249.
نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 292