نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 125
آغاز استيلاى غرب انگاشته و نقش شيخ را بر
چوبه دار، نشانه استيلاى غربزدگى معرفى نمود.[1]
د) ادله ضرورت تحقق حكومت دينى در مكتب اسلام و پاسخ به شبهههاى
آن
در تبيين ماهيت «حكومت دينى» روشن شد كه ميان مشروعيتيابى حكومت و
هويت دينى و الهى آن پيوند حقيقى وجود دارد و اين خود دليل عمده بر ضرورت تحقق
حكومت دينى به شمار مىرود؛ لكن جلوه دينى يافتن حكومت كه در پرتو حاكميت منصوبان
واقعى از سوى حق تعالى و نيز سيطره حقيقى اداره تشريعى خداوند بر اركان نظام
سياسى، تحققپذير است؛ طى اعصار متمادى از تحولات نظامهاى مديريتى عالم از ظهور و
نمودى آشكار و پايدار برخوردار نبوده، آنچنان كه تا چند دهه پيش، پديده حكومت
دينى امرى منسوخ و به دور از واقعيات مديريتى عالم انگاشته مىشد.
انگاره نفى دخالت دين در امور اجتماعى به ويژه در مديريت سياسى
جامعه- كه از يك سو ملهم از محتواى صرفا فردى متون دينى و مسيح و يهود است كه به
دليل تحريفات صورتگرفته در آنها شباهتى به متن وحيانى و آسمانى ندارد و از سوى
ديگر، برخاسته از تجربه تلخ اروپاى قبل از رنسانس از سيطره كليسا بر اركان نظام
سياسى است- جزء مسلّمات بسيارى از جامعهشناسان و سياستمداران، واقع شده بود. اما
چنين تصورى به ظاهر مسلّم، در ربع آخر «قرن بيستم» مورد ترديد جدى قرار گرفت و
بطلان نظريّه انفكاك دين و سياست و تحققناپذيرى حكومتى براساس دين و نيز انحصار
دين در شئون فردى آشكار گرديد.
پرواضح است كه منشأ چنين تحوّلى شگرف، در بينش نظريهپردازان