نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 194
قدرت در هر جامعهاى توليد و خواه به شكل
اقتدارگرايانه يا به شكل غيراقتدار گرايانه توزيع مىشود. قدرت اگر بخواهد به شكل
غيراقتدار گرايانه توزيع شود، مىتوان شاخصهاى هشتگانه زير را براى آن در نظر
گرفت: قانونگرايى، اصل انتخاب زمامداران، اصل رأىگيرى، اصل وجود و استقلال سه
قوه، اصل آزادى، قوت جامعه مدنى، محاسبهپذيرى و قداستزدايى از هيئت حاكمه. (حقيقت، 1381، صص 170- 163)
گزاره ششم: دموكراسىمدرن و دموكراسىكلاسيك به عنوان دو نوع
دموكراسى با هم متفاوتند.
دموكراسى در يونان باستان مبتنى بر مفهوم خاص شهروندى در آن زمان
بود. اين مفهوم شامل زنان و بردگان و غير آتنىها نمىشد. علاوه بر آن، پيشفرض
افلاطون اين بود كه در دموكراسى افراد جاهل به نحوى از انحا- و از آن جمله خطابه-
رأى خود را حاكم مىكنند. او از نظر روانشناختى نمىتوانست تجربه ناموفق دموكراسى
آتن و اعدام سقراط را فراموش كند. دموكراسى مدرن در طول قرون جديد به منظور تحديد
قدرت و مقابله با استبداد به شكل عمده در بستر ليبراليسم شكل گرفت. مفهوم شهروندى در
دنياى معاصر به كلى از دنياى قديم متفاوت است، علاوه بر آنكه بدبينىهاى يونان
باستان امروزه ديگر وجود ندارد. به قول آدام كوپر و جسيكا كوپر در دائرةالمعارف
علوم اجتماعى، دموكراسى كلاسيك بيش از آنكه بخواهد بر روش حكومت كردن متمركز شود،
به مبحث منبع قدرت توجه بيشترى مىنمود(Kuper ,6991 :271) . به بيان ديگر از آنجا كه در تفكر كلاسيك
پرسش از" چه كسى بايد حكومت كند؟" اصالت داشت، دموكراسى نيز به شكل
حكومت ناظر بود، نه به چگونگى و شيوه حكومت كردن. در آن دوران حاكم ممكن بود يك يا
چند نفر يا همگان بود باشند، در حالى كه دموكراسى مدرن به چگونگى و شيوه حكومت
ناظر است.
به هرحال نبايد فراموش كرد كه وقتى از دموكراسى به مفهوم امروزى آن
سخن مىگوييم، نبايد آن را با مفاهيم سنتى در آميزيم. دموكراسى به اين معنا مفهومى
مدرن است و به خودى خود با سنت بيگانه است. اين امر مانع از ظرفيت سنجى سنت در
قبال شاخصهاى دموكراسى نمىشود (گزاره دوازدهم).
نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 194