و كيست خوشگفتارتر از آنكس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند
و گويد: «من [در برابر خدا] از تسليم شدگانم»؟
اين آيات و از جمله آيه پيش (آل عمران، 64) به خوبى بيان مىكنند كه
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در روابط خارجى خويش با غير مسلمانان،
پيش از هرامرى به دعوت آنان به خداى واحد موظف بوده است. پيامبر اكرم صلّى اللّه
عليه و اله و سلّم در سيره خود نيز بر اين اصل، بيش از هرچيز ديگر تأكيد كرده و
پيش از ادعاى وظيفه دعوت، در هيچ موردى دستور جهاد و قتال صادر نفرموده است. در
اين باره نمونههاى فراوانى در سيره ايشان به چشم مىخورد، از جمله: صلح حديبيه،
ارسال پيام و سفير به دربار پادشاهان و سران غير مسلمان جهان. 39 اين دعوتنامهها واقعا اعجاب
برمىانگيزند تا جايى كه كتابهايى با عنوان «مكاتب الرسول»، آنها را ذكر و تشريح
نمودهاند.
بنابراين، سياست خارجى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نشان
مىدهد كه ايشان در آن عصر، به اكثر ملل عالم و سران آن نامه نوشته و قاصد و سفير
فرستاده و آنان را پيش از هر اقدام ديگر، بارها به اسلام و توحيد دعوت كرده است.
البته اصل دعوت در ديپلماسى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم
تابع مقتضيات زمانى و مكانى بوده است. براى نمونه، حضرت به مدت سه سال رسالت خود
را پىگرفته و پس از آن خويشاوندانش را به اسلام دعوت كرده و پس از سه سال از آغاز
بعثت، دعوت خويش را آشكار نموده است. ايشان در مراحل بعدى نيز همواره دعوت را بر
جنگ مقدم مىداشتهاند. بنابر نقلى، امام على عليه السّلام فرموده است:
پيامبر مرا به يمن فرستاد و فرمود يا على با هيچكس جنگ مكن، مگر
اينكه اول او را به اسلام دعوت كرده باشيد.
40
نام کتاب : مجموعه مقالات چهارمين همايش بينالمللى دكترين مهدويت با رويكرد حقوقى، سياسي نویسنده : مؤسسه آينده روشن جلد : 1 صفحه : 161