نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 58
در موضوع، اشتباه كند، تشخيص موضوع بر عهده
مقلّد مىباشد نه مرجع. فرق حوزه ولايت با حوزه تقليد و مرجعيّت در همين نكته
نهفته است كه دايره ولايت، حكم و موضوع را همزمان در بر مىگيرد و رأى فقيه در موضوعات
پس از مشورت با متخصصان، لازم الاتباع مىباشد. در غير اين صورت فرقى ميان ولايت و
مرجعيت نيست.[1] نتيجه:
تمام اركان سهگانه اين ادعا قابل مناقشه است: نه دين منحصر در امور كلى و ثابت
است؛ نه سياست خالى از قواعد كلى و سياستهاى ثابت مىباشد؛ و نه ارتباط ميان
«كليات» با «جزئيات» و ميان «ثابتات» و «متغيرات» منتفى است.[2]
د) خدشهدار شدن قداست دين
برخى به عنوان دايههاى مهربانتر از مادر، براى رسيدن به مقصد جدايى
دين از سياست، با استفاده از ترفند ديگرى مىگويند: دين و روحانيت همواره به عنوان
نهادى مستقل از حكومت مطرح بودهاند. سياسى كردن دين، وابسته نمودن اين نهاد به
مراكز قدرت خواهد بود و اين امر در نهايت به ضرر خود دين خواهد انجاميد، چرا كه
دين به شائبه مسائل و مصالح سياسى آلوده مىگردد و دستاويز حكّام قرار مىگيرد.
گاهى نيز اين شبهه به گونه ديگرى مطرح مىشود و آن خدشه وارد شدن به
قداست دين به هنگام درگير شدن با امور سياسى- اجتماعى است، چرا كه ورود رهبران
دينى در امور اجرايى از يكسو و بروز و ظهور برخى كاستىها و عدم تحقق پارهاى
اهداف و انتظارات مردم از سوى ديگر، موجب نوعى واگرايى دين و سياست خواهد شد.
[1] - براى اطلاع بيشتر: ر. ك: مصاحبه با آية اللّه
حائرى، مجموعه آثار كنگره امام خمينى و انديشه حكومت اسلامى، ج 10، ص 99.