نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 252
بدين ترتيب براساس اين نظريات نظامها به
تئوكراتيك، دمكراتيك و تئودمكراتيك تقسيم مىشوند.
طرفداران نظريه اول، قدرت عالى و برتر را ناشى از خداوند مىدانند كه
به مراتب پايينتر انتقال مىيابد، درحالىكه پيروان نظريه دوم آن را برآمده از
درون قشرهاى مردم دانستهاند كه با حركتى از پايين به بالا، از قاعده هرم اجتماعى
آغاز مىگردد و تا رأس آن صعود مىكند.[1]
گرچه در گذشته پيروان نظريه الهى طيف وسيعى را تشكيل مىدادند، امّا حاكميت كليسا
در قرون وسطى با بهكارگيرى استبداد دينى در سطحى وسيع، چهره ناخوشايندى از اين
نظريه را در جوامع غربى به تصوير كشاند و در حقيقت دمكراسى، نتيجه طبيعى فرار از
تئوكراسى و استبداد دينى قلمداد گرديد، البته گفتنى است آنچه در تئوكراسىهاى
رايج مسيحى مطرح است هيچگونه ارتباطى با حاكميت الهى و نظريه تئودمكراسى در اسلام
ندارد؛ يزدانسالارى مسيحى كه در آن حكومت بدون هيچ دليلى به فردى تفويض مىگردد و
هيچگونه نظارتى بر اعمال او وجود ندارد و خود را در برابر مردم مسئول نمىداند،
با حاكميت معقول، مسئول و انتقادپذيرى كه تابع شريعت اسلامى است، هيچگونه شباهتى
ندارد.
نظامهاى سياسى رايج عمدتا بر نظريه مردمى حاكميت (دمكراسى) تكيه
مىكنند از سوى ديگر، نظامهاى ديگرى هستند كه مبتنى بر هيچيك از نظريههاى فوق
نمىباشند بلكه منشأ مشروعيت حاكميت را نفس قدرت يا ثروت يا قرار گرفتن در طبقه
خاص اجتماعى دانستهاند. رژيمهاى استبدادى و نظامى و بسيارى از رژيمهاى سلطنتى در
اين دسته و گروه قرار مىگيرند. در حال حاضر نظريه تئوكراسى مسيحى منسوخ شده و هيچ
نظامى بر مبناى آن وجود ندارد. از آنجا كه نظامهاى سلطنتى و جمهورى موجود هريك به
گونهاى نظريههاى دموكراسى يا تئودمكراسى
[1] - ر. ك: ابو الفضل قاضى، حقوق اساسى و نهادهاى
سياسى، ج 1، ص 231.
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 252