نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 221
«هر كس از اهل حق، در ظاهر حال از طرف
ستمگرى امير بر مردم باشد، در حقيقت تجويز امارت او از سوى صاحب الامر است ... و
هر كس از نظر علم به احكام يا اداره امور مردم، صلاحيت و قدرت نداشته باشد، تصد
اين منصب بر او حرام است، زيرا او از طرف صاحب امر (عج) كه ولايتها به دست اوست،
مأذون نيست و هر عملى در آن حوزه ولايت انجام دهد مورد مؤاخذه و حسابرسى قرار
خواهد گرفت.»[1] 2. ابو
الصلاح حلبى[2] (متوفاى
447 ق): در آراى اين فقيه بزرگ، شرايط ولايت فقيه، مصاديق ولايت، نفى ولايت از غير
فقيه جامع شرايط و ادله عقلى و نقلى بر ولايت فقيه، مورد توجه قرار گرفته است. او
معتقد است به حكم عقل حاكم بايد دو وظيفه را انجام دهد: گزارش احكام خداوند و
الزام مردم به احكام الهى به نيابت از رسول خدا، و انجام اين دو وظيفه بدون علم
غير ممكن مىباشد.[3] وى با
تأكيد بر اين نكته كه فلسفه جعل احكام به اجرا درآمدن آنها در جامعه مىباشد
مىگويد:
«براى صحت تنفيذ و اجرا لازم است كسى كه حكم او صحيح و تنفيذش روا
مىباشد از كسى كه چنين نيست[4]، باز
شناخته شود». ابو الصلاح حلبى با استناد به روايات متعدد از جمله مقبوله عمر بن
حنظله و مشهوره ابو خديجه به گونهاى از اين روايات در كتاب القضا استفاده مىكند
كه مىتوان ازاينروايات ولايتى اعم از ولايت در قضاوت استفاده كرد.[5]