نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 168
دلالت دارد، از اثبات «انتصاب» عاجز است و
انتصابى بودن ولايت را بايد با استناد به روايات و دلايل ديگر اثبات نمود.
5. موثّقه سكونى
سند و متن اين موثّقه چنين است:
علي بن إبراهيم عن أبيه عن السكوني عن أبي عبد اللّه عليه السّلام
قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله الفقهاء أمناء الرسول ما لم يدخلوا في
الدنيا قيل: يا رسول اللّه و ما دخولهم في الدنيا؟
قال: اتباع السلطان، فإذا فعلوا ذلك فاحذ روهم على دينكم؛[1]
[1] - محمّد بن يعقوب كلينى، اصول من كافى، ج 1، كتاب
فضل العلم، باب المستأكل بعلمه، ص 46، حديث 5. در سند حديث اشكالى نيست، زيرا
اصحاب به روايات نوفلى( حسين بن يزيد) و سكونى) اسماعيل بن ابىزياد) عمل
نمودهاند و اين سند در بسيارى از ابواب فقهى مورد استناد قرار گرفته است.[ 1]
علماى رجال نيز روايات آنها را قابل اعتماد دانستهاند. البته در مورد نوفلى
توثيقى وجود ندارد و برخى او را غالى دانستهاند.[ 2] سكونى نيز شيعه نبوده و از
سوى ابن غضائرى تضعيف شده است.[ 3] اما وثابت نوفلى عملا پذيرفته شده است.[ 4]
سكونى گرچه« عامى»( غير امامى) بوده است اما آنچه در عمل به روايات معتبر است
وثاقت است نه عدالت. به همين جهت، شيخ در عدّة الاصول فرموده است: طائفه اماميه به
آنچه حفص بن غياث، غياث بن كلوب، نوح بن دراج و سكونى و غير آنان از عامّه، از
امامان ما: نقل كردهاند، عمل نمودهاند.[ 5] به هر حال، وثاقت سكونى قطعى است و
تضعيف ابن غضائرى نيز چه بسا به جهت ضعف در مذهب وى بوده است نه ضعف در روايت. بر
اين اساس، روايات او حجت مى باشد.[ 6]
-« و سند الكلينى موثوق به، قد
اعتمد فقهاؤنا على هذا السند في الأبواب المختلفة من الفقه»( حسينعلى منتظرى،
دراساتفى ولاية الفقيه، ج 1، ص 475).
-« و قال قوم من القميّين أنه غلا
في آخر عمره»( سيد ابو القاسم خوئى، معجم رجال الحديث، ج 6، ص 113).- ر. ك: همان،
ج 3 ص 106.
- آية اللّه خوئى ثقه بودن نوفلى
را اظهر مىدانند با اين استدلال كه چون در كتاب كامل الزيارات در طريق جعفر
بنمحمّد بن قولويه واقع شده است.
- همان، ج 3، ص 106.
-« و قد عد الرجل ممن هو متحرج فى
روايته و موثوق به فى امانته و ان كان مخطئا في أصل الإعتقاد و عليه كانت
رواياتهحجة»( همان، ص 107).
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 168