responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين    جلد : 1  صفحه : 124

پس پذيرش حكومت از سوى حضرت به علت اقبال مردم و اتمام حجت شرعى بود نه اين‌كه شيفته حكومت و تشنه قدرت باشد. از همين‌رو، به دنبال سخنان خود اين نكته را به همه مردم گوشزد مى‌كند:

و لا لفيتم دنياكم هذه ازهد عندى من عفطة عنز؛

و شما مى‌دانيد كه اين دنيا شما در نظر من از آبى كه از بينى گوسفندى بيرون آيد بى‌ارزش‌تر است!

بر اين اساس، مى‌توان رابطه بيعت با امام و رهبر را اين‌گونه بيان نمود كه بيعت شرط قطعيت يافتن تكليف نسبت به امام عليه السّلام خواهد بود نه شرط جعل ولايت؛ زيرا ولايت، امرى خدادادى است.

بنابراين، انعقاد نبوت، امامت و ولايت در تاريخ اسلام، از نظر كلامى يا فقهى با بيعت صورت نگرفته است و بيعت‌هاى مشروع همواره پس از نصب الهى تحقق يافته‌اند، البته خداوند از بندگانى كه با پيامبرش بيعت كرده اظهار رضايت و خشنودى مى‌كند؛ نمونه آن اظهار رضايت از «بيعت رضوان» در جريان صلح حديبيه است.[1] اين بيعت صرفا اعلام آمادگى اصحاب براى نبرد با مشركان بود و كمترين ارتباطى با گزينش پيامبر به عنوان والى و رهبر نداشت.[2]


[1] - رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله در سال ششم هجرى با گروهى از مسلمانان براى زيارت خانه خدا عازم مكه گرديد. در نزديكى مكه، پيكى از سوى پيامبر به سوى قريش اعزام شد. آنان نماينده پيامبر را نزد خود نگه داشته، شايع نمودند كه كشته شده است. پيامبر با ياران خويش كه از گروه مهاجر و انصار بودند به مشورت پرداختند، سپس مسلماناندر زير درختى با آن حضرت بيعت نمودند. خداوند در مورد اين بيعت كه به بيعت رضوان معروف است فرمود:\i لقد رضى اللّه عن المؤمنين إذ يبايعونك تحت الشّجرة\E( فتح( 48) آيه 18).

[2] - در اين‌جا اظهار نظر بسيار عجيبى را در زمينه بيعت نقل نموده و از آن‌جا كه نيازى به نقد آن نمى‌بينيم، قضاوت در مورد آن را به خواننده وا مى‌گذاريم:

« انتخاب زمامدار سياسى به خاطر اجرا و كارايى احكام و قوانين اسلامى، تنها به اتكار و از سوى خود مردم به صورت بيعت براى تشكيل حكومت مردمى تحقق يافته است و از حوزه وحى و پيامبرى بيرون بوده است. يك زبررسى سطحى به صراحت نشان مى‌دهد كه زمامدارى سياسى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله نه جزء مأموريت‌هاى پيامبرى‌بوده و نه از نهادهاى امامت على عليه السّلام به شمار مى‌آمده است. خداوند عمل بيعت را پس از انجام اين گزينش‌مردمى، مورد توشيح و رضامندى قرار داده است و در قرآن مى‌فرمايد:\i لقد رضى اللّه عن المؤمنين إذ يبايعونك‌تحت الشّجرة\E زيرا صريح اين ايه بر اين نكته دلالت دارد كه بيعت به فرمان و ابتكار الهى نبوده است.» مهدى‌حائرى، حكمت و حكومت، ص 167- 168.

نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين    جلد : 1  صفحه : 124
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست