نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 121
فرض شود (امامت)، نصب لازمه آن خواهد بود،
ولى اگر رهبرى سياسى فقط امرى حكومتى و دنيايى تصور گردد (خلافت)، ديگر لزومى به
تنصيص خليفه از جانب پيامبر نيست و اين خود مردمند كه حاكم خويش را انتخاب
مىكنند.
پس از طرح مسئله «خلافت» و «امامت» به موضوع مهم ديگرى به نام
«بيعت»، برمىخوريم كه در عرف سياسى امروز با مسئله «انتخابات» تشابه زيادى دارد.
تعريف بيت
بيعت پيمان و عقد لازمى است كه قبل از اسلام در ميان عرب رايج بوده و
در اسلام نيز با ملاحظاتى مورد تأييد قرار گرفته است. به موجب اين قرارداد كه با
رضايت طرفين صورت مىگيرد، بيعتكنندگان متعهد به اطاعت در امور مربوط به حكومت و
سياست و يا متعهّد به حمايت از يك فرد در برابر دشمنان او مىشوند. بيعت با ابو
بكر در سقيفه بنى ساعده، بيعت عبد الرحمن بن عوف با عثمان از طرف شورايى كه خليفه
دوم براى تعيين خليفه تشكيل داده بود و بيعت مردم با على عليه السّلام پس از قتل
عثمان نمونههايى از بيعت در امر خلافت و حكومت مىباشند.
آيا وجود بيعت در صدر اسلام تأييدى بر بينش خلافت و انتخاب است يا
تأكيدى بر انديشه «امامت» و انتصاب؟
با در نظر گرفتن اقسام بيعت مىتوان به بررسى موضوع پرداخت.[1]
بيعت مشروع و بيعت نامشروع
«بيعت» اقسام گوناگونى دارد كه يكى از آنها تقسيم بيعت به مشروع و
نامشروع است. بيعت منهاى ملاحظاتى كه در شرع مقدس اسلام وجود دارد، بيعتى نامشروع
[1] - جهت آشنايى بيشتر ر. ك: محمّد فاكر ميبدى،« بيعت
و نقش آن در حكومت اسلامى»، فصلنامه حكومت اسلامى، شماره 5.
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 121