responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قلمرو دل نویسنده : محدثى، جواد    جلد : 1  صفحه : 21

فَاذا صَلَحَ المَلِكُ صَلَحَتْ جُنودُهُ وَ اذا فَسَدَ المَلِكُ فَسَدَتْ جُنودُه»[1].

قلب، همچون پادشاهى است كه لشكريانى دارد. اگر پادشاه صالح باشد، سربازانش هم صالح مى‌شوند و هرگاه فرمانروا خراب باشد، سپاهيان او نيز فاسد و خراب مى‌شوند.

اين، يعنى همان نقش رهبرى، هدايت‌گرى، خطدهى، سامان‌بخشى و مديريت در حالات و رفتار و خصلت‌هاى انسان، كه در اختيار دل است.

به همان نحو كه «رهبرى» در بين جامعه و انسان‌ها از حساسيت و اثرگذارى برخوردار است، قلب انسان نيز (نه آن عضو صنوبرى شكل درون قفسه سينه) حسّاس و كارساز و نقش پرداز است. پس مى‌سزد كه در مراقبت از آن و كنترل حالاتش و ورودى‌ها و خروجى‌هايش و اثرگذارى و اثرپذيرى‌هايش دقت شود.

گاهى كسى از «قلب سليم» برخوردار است و ديگرى از «قلب مريض».

آيا بيمار دلان با صاحبان دل‌هاى صاف و زلال و مهذّب يكسانند؟

گاهى قلبى مهر و موم شده و بسته و ختم شده است‌ «خَتَمَ اللّهُ عَلى قُلُوبِهِم ...»[2] و گاهى دل، باز و گشوده است و شرح صدر وجود دارد. آيا اين دو گونه قلب، دو گونه رفتار و زندگى پديد نمى‌آورند؟

«قلب»، چهار راه گرايش‌ها

آن چه در دل مى‌گذرد، بر زبان هم جارى مى‌شود، در عمل هم انگيزه مى‌آفريند، هدف‌ساز هم هست و جهت را نيز تعيين مى‌كند.

پس بايد ديد كه دل، كجايى است، چگونه است و به كدام پايگاه‌


[1] - ميزان الحكمه، حديث 16911

[2] - بقره( 2) آيه 7

نام کتاب : قلمرو دل نویسنده : محدثى، جواد    جلد : 1  صفحه : 21
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست