نام کتاب : عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام پژوهشى در انقلاب جهانى مهدى( عج) نویسنده : حكيمى، محمد جلد : 1 صفحه : 277
* اللّهم انجز لى ما وعدتنى ... و عجّل فرجى
... و اجعل لى من لدنك سلطانا نصيرا، و افتح لى فتحا مبينا ...[1]
- خداوندا! وعدههايى را كه به من دادى تحقق بخش ... و فرج مرا زود
برسان ... و به من قدرت و نصرت ببخشاى، و فتح بزرگ را نصيبم گردان ...
انتظار امام مهدى «ع»، به انتظار و اشتياق حضرت يعقوب «ع» مانند شده
است.
«حضرت يعقوب پيامبر «ع» منتظر فرج در كار خويش و پايان دوران رنجآور
و اندوهبار هجران حضرت يوسف «ع» بود و مىگفت: «و لا تيأسوا من روح اللّه انّه لا
يبأس من روح اللّه الّا القوم الكافرون[2]:
از كارگشايى و آسايشرسانى خدا نوميد مباشيد، كه تنها كافران از آسايش الهى نوميد
مىشوند». قائم آل محمد «ع» نيز چشمبهراه دارد و همواره در حالت انتظار بسر
مىبرد»[3].
شور و سوز دل يعقوب پيامبر «ع» و آتش اشتياق ديدار حضرت يوسف «ع» كه
در دل او زبانه كشيد و سراپاى وجود او را سوزاند، مثل و نمونه براى همه شوقها و
عشقها و سوز و گدازهاى ژرف گرفته شد، و همه فراقها و دوريها و هجرانها و شوقها به
اين شوق مانند گرديد. حضرت امام حسين «ع» شوق خويش به ديدار پدرانش را به اشتياق
حضرت يعقوب «ع» به يوسف «ع» تشبيه مىكند. در خطبه شب هشتم ذى الحجة: «...
و ما او لهنى الى اسلافى اشتياق يعقوب الى يوسف[4]
...: آتش عشق ديدار نياكانم چون اشتياق يعقوب به يوسف، در دلم زبانه مىكشد ...»
اكنون امام موعود «ع»، به ظهور خود و گشايش در كار انسانها و نجات
همه دربند