نام کتاب : عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام پژوهشى در انقلاب جهانى مهدى( عج) نویسنده : حكيمى، محمد جلد : 1 صفحه : 13
در كدام سده انسانيتها بر زندگى حاكم گرديده
و نا انسانيها بكلى از جامعهها بيرون رانده شده است؟
بارى! چون تاكنون چنين دورانى پايدار و جهانگستر پديد نيامده است، و
در اكثريت قاطع اعصار و قرون، ظلم، بيداد، نامردمى، نادانى، محروميت و ... حاكم
بوده است، و نيروهاى انسانى هرز رفته است و انسانها به تكامل نرسيدهاند، و در
مجموع عصر مرگ انسان و ميرش انسانيتها بوده است نه عصر زندگى و شكوفايى انسانيتها،
پس «عصر زندگى» راستين هنوز تحقق نيافته است. و انسان همواره در انتظار فرارسيدن
«عصر زندگى» است، و شكوفايى كامل معنويتها و انسانيتها ...
انسان! دانسته است كه زندگى هدف دارد و هدفدار است، و آفريدگار حكيم
و دانا با حكمتها و هدفهايى بالا و برتر، انسان و جهان را آفريده است. اگر اين
هدفها و حكمتها، در عينيت زندگى آشكار نگردد، انسان و زندگى و جهان، به هدف غايى و
آرمانى خود دست نيافته است. اگر زندگى و پديدههاى آن، براى تكامل و عروج انسانها
آفريده شده است، تا انسانها به تكامل معهود و عروج مقصود نرسند و بلوغى انسانى
نيابند، همه امكانات و پديدههاى مربوط به انسان بىثمر مانده و بدون نتيجه و
بازده نهايى رو به زوال نهاده است. و اين برخلاف حكمت آفرينش و هدفدارى خلقت است.
پس ناگزير «عصر زندگى» در پيش است، و اميد به «زندگى» در «عصر زندگى» امرى معقول و
درست است. و چون اين كتاب درباره انقلاب نهايى و جهانى امام مهدى «ع» و پىريزى يك
جامعه قرآنى و يك زندگى انسانى به دست آن امام، سخن مىگويد، «عصر زندگى» ناميده
شد، تا آن حقايق و اصول و اقدامها و برنامهها را تداعى كند، و يك انقلاب راستين
الهى را در نظرها مجسّم سازد، و چنان روزگاران سراسر مجد و شكوه و تابندگى و
پايندگى و پاكى و فضيلت و حق و عدالت را يادآور گردد، و آن انتظار و اميد را در
دلها زنده كند، و حيات در حال مرگ كنونى انسانها را بفراموشاند و تحمّلپذير سازد.
در دوران ناكامى انسان، و بشريت فراموش شده، و انسانهاى مظلوم، و
انسانيتهاى بر باد رفته، و انقلابهاى نافرجام، زنده نگهداشتن حسّ اميد و انگيزش
خوشبينى و حالت انتظار، كارى ارزشمند و بزرگ است، بلكه با توجه به افسردگى
نام کتاب : عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام پژوهشى در انقلاب جهانى مهدى( عج) نویسنده : حكيمى، محمد جلد : 1 صفحه : 13