responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره آفتاب نویسنده : خميني، سید روح الله    جلد : 1  صفحه : 139

خواب خوشى ديده‌ام‌

همسر امام قدس سره مى‌گفتند: حدود 5/ 1 ماه قبل از عمل جراحى امام خمينى قدس سره كه منجر به رحلت آن بزرگوار در 14 خرداد سال 1368 شمسى شد، امام به من فرمودند:

خواب خوشى ديده‌ام و براى تو نقل مى‌كنم ولى تا زنده‌ام راضى نيستم براى احدى نقل كنى.

در خواب ديدم كه فوت كرده و از دنيا رفته‌ام. حضرت على عليه السلام تشريف آوردند و مرا غسل دادند و كفن كردند و بر جنازه‌ام نماز خواندند، سپس پيكرم را در ميان قبر نهادند و آن گاه فرمودند: اكنون راحت هستى؟ عرض كردم: راحت هستم ولى در جانب راستم كلوخى وجود دارد كه مرا ناراحت مى‌كند.

حضرت على عليه السلام آن كلوخ را برداشته و دست مرحمت بر همان قسمت از بدن من كه ناراحت بود كشيدند و آن گاه به طور كلى ناراحتى برطرف گرديد و راحت‌شدم.[1]

مطمئن باش از دنيا مى‌روم‌

در روزهاى آخر حيات امام، من هر روز در بيمارستان بودم و هميشه از حاج احمد آقا احوال ايشان را مى‌پرسيدم. ايشان روزهاى آخر به من مى‌گفت: امام، ديگر


[1] - به نقل از مرحوم سيداحمدآقا خمينى رحمه الله: داستان دوستان، ج 5، ص 249

نام کتاب : سيره آفتاب نویسنده : خميني، سید روح الله    جلد : 1  صفحه : 139
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست