در ايامى كه من با امام بودم و توفيق خدمتگزارى داشتم، نماز شب را
ترك نكردند.
آقايانى كه قبل از آن باايشان بودند، حتّى هم دورهاىها و هم
حجرهاىهاى ايشان نقل مىكردند كه امام از اوان جوانى كه مشغول تحصيل بودند در
نماز شب جديت داشتند.[1]
تا جوان هستيد
سال 65 يك شب در ايامى كه امام، تازه از بيمارستان مرخص شده بودند در
كنار امام خوابيده بودم و امام هنوز حال نقاهت داشتند، با اين همه براى نماز شب
برخاستند.
ايشان وقتى خواستند وضو بگيرند موقع مسح كشيدن پا، چون نمىتوانستند
و برايشان مشكل بود دستشان را به شانه بنده تكيه دادند و فرمودند:
فلانى، گفتم: بله، فرمودند: تا جوان هستيد عبادت خدا را بكنيد، اگر
پير شديد مثل من ديگر نمىتوانيد.[2]
تفريح داشته باش
امام وقتى مىبينند من روزهاى تعطيل مشغول درس هستم مىگويند: به
جايى نمىرسى، چون بايد موقع تفريح، تفريح كنى. اين مسئله را به پسر من جدى مىگويند.
اين نقل قول از خود امام است كه در حضور من مكرر به پسر من مىگفتند:
«من نه يك ساعت تفريحم را گذاشتم براى درس و نه يك ساعت وقت درسم را
براى تفريح گذاشتم»؛ يعنى هر وقت را براى چيز خاصى قرار مىدادند و به پسر من اين
نصيحت را مىكردند كه تفريح داشته باش. اگر تفريح نداشته باشى نمىتوانى