responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 30

فصل چهارم اندر احوال عمال و بررسيدن پيوسته از حال ايشان و وزرا

1- عمّال را كه عملى دهند ايشان را وصيت بايد كرد تا با خلق خداى تعالى نيكو روند و از ايشان جز مال حق‌[1] نستانند و آن نيز بمدارا و مجاملت طلب كنند و تا ايشان را دست بارتفاعى نرسد آن مال نخواهند كه چون پيش از وقت خواهند رعايا را رنج رسد و در مگانه ارتفاعى كه خواهد رسيد]41 a[ از ضرورت بنيم درم بفروشند و از آن مستأصل و آواره شوند و اگر كسى از رعيّت درماند و بگاو و تخم حاجت‌مند گردد او را وام دهند و سبكبار دارند تا بر جاى بماند و از خانه خويش بغربت نيفتد.

حكايت در اين معنى‌

2- و چنين شنيدم كه اندر روزگار قباد ملك هفت سال در جهان قحط بود و بركات از آسمان بريده گشته بود. فرمود عمّال را تا غلّه‌هائى كه داشتند مى‌فروختند و بعضى بر وجه صدقه مى‌دادند و از بيت المال و خزانه درويشان را يارى مى‌كردند چنانكه در همه مملكت او در آن هفت سال يك تن از گرسنگى نمرده بود بدان سبب كه‌[2] با گماشتگان عتاب كرد.


[1] - حق‌NC -:P

[2] - كه‌N -:P ( از سبب قحط)C

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 30
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست