responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 299

و باز ده تن ديگر را ببلخ و سمرقند و فرغانه و خوارزم و مرو و نشاپور و بهر شهرى مى‌فرستادند و بر دار مى‌كردند و مادت ايشان از ديارغور و غرچه يكبارگى بريده گشت. و هم در اين سال امير عادل اسمعيل فرمان يافت و برادرش نصر بن احمد بجايگاه او بنشست، آن‌كه حديث او پيش از اين ياد كرديم كه باطنى شده بود 87.

بيرون آمدن باطنيان ديگرباره بخراسان و ماوراء النهر و هلاك شدن ايشان‌

22- چون نوح پدر را بند كرد در بند شربتش داد تا سران لشكر بيكبارگى از او ايمن گشتند و نوح بن نصر پادشاهى مى‌راند سالها. چون نوح درگذشت پسرش منصور بنشست‌ 88 و بر سيرت پدر مى‌رفت. چون از ملك او پانزده سال بگذشت ديگرباره داعيان در خراسان و بخارا دعوت كردن گرفتند و مردمان را از راه مى‌بردند و بيشتر آن كسها اجابت مى‌كردند كه پدران و جدّان ايشان را بسبب اين مذهب كشته بودند. و بروزگار امير سديد منصور وزير ابو على بلعمى بود و سپاه‌سالار خراسان الپتگين، خواجه سبكتگين، و منصور بايقرا حاجب بزرگ بود و ابو يحيى بن اشعث والى فرغانه بود و سرهنگ حسين والى سبيجاب بود و اسمعيل والى چاچ‌[1] بود و ابو منصور عبد الرزاق والى طوس و وشمگير والى گرگان. و اميرانى كه مقيم درگاه بودند ببداح‌[2] بود و نصر ملك و حسن ملك و ابو سعيد ملك و حيدر چغانى و ابو العباس جراح و بكتوزن و تكينك و خمارتگين‌]431 b[ و مانند اينها، در جمله منصور بايقرا و سعيد ملك و ابو العباس جراح و خمارتگين و تكينك و ابو عبد اللّه جيهانى و جعفر در سرّ باطنى شدند. و داعى اين دو گروه دو كس بودند يكى ابو الفضل زنگرزبرديجى‌[3] و ديگر مردى بود يك چشم نام او عتيق. و اين جماعت آن كسان بودند كه شغل درگاه و بارگاه‌


[1] - چاچ‌d : حاج‌NCKM

[2] - بنداج بودN : سداج‌K : مداح بودC

[3] - رنكرز بردنحى‌N : زنكرر؟؟؟ مردنحى‌C :؟؟؟ رزكرربرديجى‌K

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 299
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست