1- شناختن قدر نعمت ايزد تعالى نگاهداشت رضاى اوست عزّ اسمه و رضاى
حق تعالى اندر احسانى باشد كه با خلق كرده شود و عدلى كه ميان ايشان گسترده آيد
بسته است. چون دعاى خلق بنيكويى پيوسته گردد آن ملك پايدار بود و هر روز زيادت
باشد و اين ملك از دولت و روزگار خويش برخوردار بود و بدين جهان نيكونام بود و
بدان جهان رستگارى يابد و حسابش آسانتر باشد كه گفتهاند بزرگان دين كه «الملك
يبقى مع الكفر و لا يبقى مع الظلم.» معنى آن است كه ملك با كفر بپايد و با ستم
نپايد.]7 b[
حكايت در اين معنى
2- چنين آمده است اندر اخبار كه يوسف پيغامبر صلوات اللّه عليه چون
از دنيا بيرون رفت مىآوردند او را تا اندر حظيره ابراهيم صلوات اللّه عليه نزديك
پدران او دفن كنند. جبرئيل عليه السلام بيامد، گفت «هم اينجا بداريد كه آن جاى او
نيست چه او را جواب ملك كه رانده است بقيامت مىبايد دادن.» پس چون حال يوسف
پيغمبر چنين باشد بنگر تا كار ديگران چگونه بود.