فصل هجدهم اندر مشاورت كردن پادشاه در
كارها با دانايان و پيران
1- مشاورت كردن در كارها از قوىرايى مرد باشد و از تمامى عقل و
پيشبينى چه هركسى را دانشى باشد و هر يكى چيزى داند، يكى بيشتر داند و يكى كمتر.
و يكى دانستنى داند و هرگز كار نبسته و نه آزموده و يكى هم دانش داند و هم كار
بسته و تجربهها كرده. مثل اين چنان باشد كه يكى معالجت دردى و علتى از كتاب طب
خوانده باشد و نام آن داروها همه[1] بياد دارد
و بس. و[2] يكى نام
همه داروها بداند و معالجت آن علت كرده باشد و بارها تجربت كرده.
هرگز]75 a[ اين با آن برابر نباشد. همچنين يكى باشد كه
سفرها بسيار كرده باشد و جهان بيشتر ديده و سرد و گرم بيشتر چشيده و در ميان كارها
بوده، با آن كس برابر نتوان كرد اين كس را كه هرگز سفر نكرده باشد و ولايتها نديده
و در ميان كارها نبوده و يا ميانهحال باشد. اين معنى را گفتهاند كه «تدبير همه
با داناان[3] و پيران و
جهانديدگان بايد كرد.» و نيز يكى را خاطرى تيزتر باشد و در كارها زودتر تواند ديد
و يكى كند فهمتر باشد. و داناان گفتهاند كه «تدبير يك تنه چون زور يك مرده باشد
و تدبير دو تنه چون زور دو مرده