نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 93
گزينش و عملكرد حاكمان وجود داشته، اما
عملا تمامى آنها كه بازتاب وضع مطلوب و آرمانى بودند، در پاى ضرورت نظم سياسى و
پرهيز از هرج و مرج فدا شده و از نظريهپردازى سياسى كنار گذاشته شدند. سرانجام
چنين داستانى، حاكميت اسلامى به ملوكيت در دوره ميانه تبديل شد (مودودى:
1405).
اما در جهان تشيع، استبداد نتوانست به دلايل مختلفى نهادينه و دستكم
وارد نظريه سياسى شود. اين امر به معناى انكار وجود برخى نظامهاى مستبد شيعى در
قلمرو جهان تشيع نيست. در جهان تشيع نيز در دوران صفوى و قاجار، سلاطين مستبدى به
قدرت رسيدند و حتى اساس سلسله قاجار با خونريزى و ظلمگويى بنا گرديد. با اين
حال، در مقايسه با جهان اهل تسنن، هرگز به صورت رسمى و غالب وارد نظريه سياسى شيعى
نشد و نهادينه نگرديد. مهمترين دليل آن را مىتوان موضع اعتراضى يا اپوزيسيونى
شيعيان در تاريخ اسلام دانست. شيعيان با ردّ خلافت سنى از نخستين روزهاى تاريخ
خلافت و اعتقاد به نصب الهى جانشين پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بعدها
مخالفت با خلفاى اموى و عباسى، هرگز نظامهاى حاكم را به رسميت نمىشناختند و آنها
را جائر و غاصب تلقى مىنمودند. در دوران غيبت امام معصوم عليه السّلام نيز تا
زمانى كه شيعيان نتوانستند حكومت مستقل شيعى تأسيس كنند، به رغم بحث مبنايى
جانشينى فقيهان از امام معصوم عليه السّلام بر اساس روايات و مبانى فقهى شيعى،
عمدتا نظريه سلطان جائر و چگونگى تعامل شيعيان با آن مطرح و پىگيرى شد. از ديدگاه
شيعيان، تنها امام معصوم عليه السّلام يا جانشينان وى حق تشكيل حكومت دارند. شيخ
مفيد رحمه اللّه خود بر اين مسئله تأكيد كرده است. آموزه انتظار شيعى، سبب نفى
هرگونه حكومت ناصالح در عرصه غيبت مىگرديد، و بدينسان نظريه سياسى شيعى با نفى
استبداد حاكم همراه بود.
با به قدرت رسيدن و استقلال جامعه شيعى در دوران صفوى، زمينه
نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 93