و

واجب- فرض‌

نزد امام ابو حنيفه فرض عبارت از حكمى است" كه به دليل قطعى ثابت گردد و منكر آن كافر مى‌گردد و واجب حكمى است كه به دليل ظنى ثابت گردد ... و منكر آن را تكفير نتوان كرد و نزد شافعى واجب و فرض برابراند و فرقى در ميان ايشان نيست" (ص. 361)

وتر

" دليل وجوب غسل جمعه اقوى است از دليل وجوب وتر" (ص. 379)

" الوتر بكسر الواو و فتحها ... خلاف الشفع سميت به فى الشرع صلوة مخصوصة لان عدد ركعاته وتر لا شفع" (كشاف اصطلاحات)

وج‌

نام محلى از آباديهاى طايف است.

وجيره‌

حفره‌اى كه براى بدام‌انداختن جانوران وحشى كنده باشند. قسمتى از دره كه آب سيل آن را كنده و به صورت گودال درآمده باشد

" و كسى كه قطع طريق كند در مصر يا در شب يا در روز يا در ميان وجيره‌اى ..." (ص. 353)

ورس‌

گياهى است زرد رنگ كه پس از يك‌بار كاشتن سالها باقى مى‌ماند و دانه آن شبيه كنجد است و در رنگرزى بكار مى‌رود (لغت‌نامه)

وزارت تفويض‌

وزارت با داشتن اختيارات تام كه كارها مفوض به راى وزير باشد.

وزارت تنفيذ

وزارت بدون داشتن اختيارات كه وزير در هر امرى بايد دستور بگيرد و بر وفق آن عمل كند.

وسق‌

معادل شصت صاع عراقى، وزنى است كه در بحث از زكات كشت و ميوه بكار مى‌رود مثلا مى‌گويند نصاب در زكات ميوه پنج وسق است.

" وسقى شصت صاع است، و صاعى چهار مد است، و مدى رطلى و ثلث رطلى است به بغدادى" (ص. 239)

ه

هدى‌

قربانى كه به مكه فرستند، به لحاظ اينكه به حرم اهدا مى‌شود هدى ناميده شده‌