پس از آن قوم آنچه فراگرفتهاند جزيه است، و
مصرف آن مصرف جزيه است. و از مال كودكان و ديوانگان و زنان فرانگيرند. و نظر كنند
در حاصل كه وفا مىكند از هر سرى دينارى؟ پس اگر وفا نمىكند زيادت گردانند تا سه
برابر، و زيادتتر، و جايز است اقتصار بر قدر صدقه و نصف او، گاهى كه حاصل شود وفا
بدينار.
و اگر رسولى از دار الحرب بيايد يا كسى از اهل حرب، رخصت از امام
خواهد كه بدار الاسلام درآيد و طعامى آورد يا چيزى كه حاجت مسلمانان بدان بسيار
باشد جايز است كه امام ايشان را (رخصت دهد[1]).
و جايز نيست وظيفه ساختن مالى بر رسول و نه بر مستجير از جهت سماع كلام اللّه.
و جايز است بر كسى كه از براى تجارت آيد و با او مال تجارت باشد كه
شرط كنند عشر بر او و زيادت بر عشر و ناقص گردانيدن از عشر، و آنچه معتبر فراگيرند
مال فىء است، و مصرف او مصرف خراج است، و باسلام ايشان ساقط مىگردد. پس از آن
اگر شرط كرده باشند كه از تجارت او بستانند بگيرند از او، خواه بفروشد و خواه نى.
و اگر شرط كرده باشند كه از ثمن تجارت او بستانند فرانگيرند تا آنزمان كه بفروشد.
و ذمّى را مىرسد كه تجارت كند در غير بلاد حجاز. و چيزى از او
نگيرند مگر آنكه شرط كند با جزيه. و در هرسالى نگيرند إلّا يكبار. و همچنين است
حربى كه چون يكبار از او گرفتند يكبار ديگر نگيرند تا آنزمان كه سال بگذرد،
خواه كه بدار الحرب رود و بازگردد يا بتجارت طواف كند در بلاد، و اللّه اعلم.
اكنون بيان مصرف جزيه و عشر تجارات اهل ذمه و خراج بنى تغلب كنيم و باللّه
التوفيق.
فصل چهارم، در بيان مصارف جزيه و عشور تجارات اهل ذمه و خراج بنى
تغلب:
بدان ايّدك اللّه تعالى كه سابقا گذشت كه بيت المال جزيه و خراج يكى
از بيوت اموال اربعه است. و اما مصرف جزيه در مذهب حنفى؛ در كتاب