باب سيزدهم در احكام مرتدان و اسلام
ايشان، و حكم اموال و ازواج آن جماعت.
و اين باب مشتمل بر چهار فصل است.
فصل اول، در بيان معنى ردّه و آنچه مسلمان بدان مرتد مىگردد:
بدان ايّدك اللّه تعالى كه ردّه فعلى است از ردّ، و در شريعت عبارت
از قطع اسلام است بقولى كه بازمىگردد مسلمان بواسطه آن از اسلام به كفر، نعوذ
باللّه.
اما قولى كه موجب كفر است فرق نيست كه صادر شود از اعتقاد يا عناد و
استهزا، و آن قول يا متعلق است باصول اعتقادات يا غير آن؛ اول مثل آنكه قائل شود
بقدم عالم و اعتقاد آن كند، يا حدوث صانع يا نفى چيزى كند كه ثابت است صانع قديم
را باجماع، همچو بودن او عالم يا قادر، يا اثبات كند آنچه منفى است از او باجماع،
يا انكار كند جواز بعثت پيغمبران، يا انكار نبوت پيغمبر كند، يا او را دروغگو
خواند، يا جحود كند آيتى كه اجماع بر آن واقع شده، يا زيادت گرداند بعمد در قرآن
كلمهاى را باعتقاد آن كه قرآن است، يا دشنام دهد پيغمبرى را يا ملكى را، يا
استخفاف كند بدان، يا بمصحف يا بتورات يا بانجيل يا زبور، يا حلال شمرد حرامى را
كه بر آن اجماع كردهاند، يا حرام داند حلالى را كه اجماع بر آن كردهاند، يا نفى
كند وجوب آنچيزى را كه اجماع كردهاند بر وجوب او از براى نص، و خاص و عام آن را
همه دانند همچو زكات و صوم و صلات، يا