باب سوم در بيان نصب كردن سلطان محتسب را
و معنى احتساب و اركان آن و تفاصيل منكرات كه محتسب را منع آن بايد كرد.
و اين باب مشتمل بر هفت فصل است.
فصل اول، در معنى احتساب و درجات آن و تعريف محتسب و شروط او:
بدان ايّدك اللّه تعالى كه «احتساب» افتعالى است از «حسب» همچنانچه
«اعتداد» افتعالى است از «عدّ»، و از آن جهت مىگويند كسى را كه نيت كرد به عمل
خود وجه اللّه را كه او «احتساب» كرد آن را، زيراكه چون در عمل او وجه اللّه را نيت
كرد اعتدادى عمل او را پيدا شد، پس در حالت مباشرت فعل معتد به است، يعنى در شمارى
درمىآيد عمل او و برآن اعتبارى مىتوان كرد.
و بدين معنى است آنچه در حديث وارد شده: من صام رمضان ايمانا و
احتسابا غفرله ما تقدّم من ذنبه و «حسبت» اسمى است از «احتساب» همچنانچه عدت از
اعتداد، و اما «احتساب» در اعمال صالحات و نزد مكروهات، آن مبادرت جستن است به طلب
اجر و تحصيل او به تسليم و صبر، يا به استعمال انواع برّ و قيام بدان بر وجهى كه
مرسوم است در آن از جهت طلب ثوابى كه اميد دارند بدان، و از اين معنى است حديث عمر
رضى اللّه عنه كه فرموده: ايّها النّاس احتسبوا- اعمالكم فانّ من احتسب عمله كتب
له اجر عمله و اجر حسبته. يعنى اى جماعت مردمان احتساب كنيد اعمال خود را يعنى
استعمال انواع برّكه لايق