نام کتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير نویسنده : طهرانى، سيد مصطفى جلد : 1 صفحه : 334
خونريزى خواهد بود، خسارت جانى و مالى وارد خواهد
آمد[1]، تضييع
ناموس خواهد شد؟
مسلّم است با دولت استبداديه طرف شدن، با خانه نشستن و اينگونه
احتياط كردن منافات دارد، بايد احكام شرع را مجرى داشت و مقتضيات وقت را فهميد.
امروز انتشار عدل و مساوات بر هر مكلّفى فرض است، اگر هزاران نفوس از
براى پيشرفت اين مقصود مقدس تلف شود با رعايت احتياط سزاوار است و از براى اجراى
اوامر شريعت و حفظ وطن عزيز هرچه پيش آيد از زحمت و مشقت به جاست.
چنانچه پيغمبران خدا و ائمه هدى، در اين راه از هيچ چيز مضايقه
ننمودند، ما هم بايد به طريقه آنها سلوك نماييم.»
جناب شيخ از اعتراضات خود ساكت شد، ديگران تصديق نمودند. بعد
برخاستيم از خانه بيرون آمده، وارد مسجد گوهرشاد شديم.
[اشتهار خبر فوت جناب آقاى حاجى ميرزا حسين]
مجلس فاتحه برقرار بود، ولى غير از ديوانيان و بعضى از اهل آستانه
كسى در آن مجلس نبود و مردم خراسان مطلقا به خيال اجتماع و شورش و مطالبه حقوق
ملّى نبودند، غير از عده قليلى از تركها و چند نفر از روضهخوانها و چند نفر از
طلبهها، كسى در اين باب سخنى نمىگفت.
بعضى به خيال فراهم كردن آذوقه بودند و مىگفتند: «شاه مرده است،
مملكت بر هم خواهد خورد». بعضى از ترس حكومت به خانههاى خود مىرفتند كه مبادا در
مجمعى باشند و سخنى گفته شود، آنها مسؤول باشند. كسبه هم تماما در دكانهاى خود
نشسته بودند و بسيارى را هم از هيچ طرف خبرى نبود.
بعد رفتهرفته بعضى اخبار اشتهار يافت كه از طهران تلگرافات ديگر
رسيده و جناب آقاى حاجى ميرزا حسين فوت نموده، در مساجد و معابر مجلس فاتحه
گذاردهاند. مردم