نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن جلد : 1 صفحه : 91
ژاندارمرى درآمد. مقارن با انتصاب او به
فرماندهى باتاليان (گردان) همدان، جنگ جهانى اول آغاز شد. با تشكيل دولت مهاجرين،
در صف مقدم وطنخواهان و مدافعان حكومت مهاجرين قرار گرفت و در چهاردهم محرم 1334،
حمله معروف «مصلى» را بر ضد قواى قزاق ايرانى وابسته به روس فرماندهى كرد و ضمن
شكست دادن و خلع سلاح آنها، همدان را از منطقه نفوذ نيروهاى روسيه خارج ساخت. اما
ادامه مقاومت در برابر نيروهاى خارجى به سبب عدم اتحاد و فقدان اسلحه غيرممكن شد و
نيروهاى وطنخواه به سرزمين عثمانى پناه بردند. پس از اين ناكامى، پسيان از
فرماندهى قوا كنارهگيرى كرد و براى درمان به آلمان رفت. در آلمان تحصيلات نظامى
را ادامه داد، نخست در نيروى هوايى آلمان و سپس در پيادهنظام به تحصيل و تمرين
پرداخت. وى در سال 1297 ش، به ايران بازگشت و در همان سال دوباره به خدمت
ژاندارمرى درآمد و به درجه كلنلى (سرهنگى) ارتقا يافت
او در دولت مشير الدوله به فرماندهى ژاندارمرى خراسان منصوب گرديد.
مأموريت او با والىگرى قوام السلطنه در خراسان مصادف بود. پس از
چهار ماه فعاليت، براى اصلاح امور مالى و ادارى ژاندارمرى، به سبب كمبود منابع
مالى و كارشكنى قوام، با ناكامى روبرو شد. در اين شرايط نابسامان، كودتاى سوم
اسفند 1299 به وقوع پيوست. سيد ضياء الدين طباطبايى پس از حصول اطمينان از عدم
وابستگى كلنل به والى، فرمان دستگيرى قوام را براى كلنل ارسال كرد.
كلنل روز سيزدهم فروردين 1300، والى را بازداشت و تحت الحفظ به تهران
اعزام كرد. روز بعد سيد ضياء كلنل را به سمت والى نظامى خراسان منصوب كرد. پانزدهم
فروردين، در مشهد حكومت نظامى اعلام شد و به دنبال آن در مدتى اندك، ياغيان و
اشرار عشاير خراسان سركوب شدند و امنيت برقرار گرديد. محمد تقى خان بدهى مالياتى
قوام السلطنه را با ضبط اقلام هنگفتى از اموال و املاك او براى ماليه خراسان وصول
كرد، بهاى نان و گوشت را كاهش داد و مواجب عقبافتاده افراد نظامى را پرداخت كرد.
همچنين رسيدگى به سوء استفادههاى متوليان آستان قدس و قوام السلطنه
و متنفذين محلى ديگر را آغاز كرد.
بعد از عزل سيد ضياء الدين، قوام السلطنه به مقام رئيس الوزرايى
منصوب شد.
پيشتر در هفتم خرداد 1300، فرمان تلگرافى از شاه به خراسان رسيده
بود كه بنابرآن فرمان، كلنل در فرماندهى قواى نظامى خراسان ابقا مىشد ولى از
دخالت در امور حكومتى منع مىگرديد. كلنل فرمان شاه را پذيرفت اما تحولات به
همينجا خاتمه نيافت. پس از تشكيل و معرفى كابينه قوام السلطنه به شاه، امر شد كه
نجد السلطنه در سمت كفالت ايالت خراسان به كار مشغول شود.
هنوز چند روزى از كفالت نجد السلطنه نگذشته بود كه كلنل او را توقيف
كرد و اداره حكومت را به دست گرفت. سرانجام در اول مرداد 1300 نجد السلطنه استعفا
داد و دولت، نجفقلى خان صمصام السلطنه بختيارى را به ولايت خراسان منصوب كرد.
اما در اطراف خراسان، شجاع الملك رئيس ايل هزاره و بخشى از ايل تيمورى
به رياست شوكت السلطنه و سيد حيدر و طوايف بربرى و سالار خان بلوچ به دستور قوام
السلطنه علائمى از طغيان و سركشى نشان مىدادند، حتى سخن از حمايت شوكت الملك والى
قائنات و سردار معزز والى بجنورد و خوانين زعفرانلوى قوچان از دولت در ميان بود.
دشمنى آشكار قوام السلطنه با كلنل به صورت جنگهاى محلى در گناباد، هزاره،
يوسفآباد، فريمان و قلعه اليك بروز كرد. برخورد شديد كلنل با دولت قوام السلطنه
از اواخر مردادماه 1300 رنگ ديگرى به خود گرفت. پيروزىهاى كلنل بر قبايل و قدرت
يافتن او در مشهد، حكومت مركزى را بر آن داشت تا از طريق پرايدوكس كنسول انگليس،
با وى وارده مذاكره شود، اما كلنل وساطت «پرايدوكس» را نپذيرفت. در اوايل مهرماه
1300 سردار معزز حاكم بجنورد كه پيشتر قول همكارى به كلنل داده بود، خيانت كرد و
كردهاى قوچانى را به شورش واداشت. شورشيان با حمله به قوچان و خلع سلاح
ژاندارمها، شهر را به تصرف درآوردند. كلنل براى سركوب شورش از مشهد راهى قوچان شد
و در جعفرآباد، دو فرسنگى قوچان جنگ سختى بين قواى كلنل و كردهاى قوچانى شروع شد و
كمى نفرات و كاهش مهمات و مكر دشمن، تا عصر نهم مهر 1300، عرصه را بر كلنل و قواى
ژاندارم تنگ كرد. فرستادگان او براى آوردن مهمات از جعفرآباد به جبهه بازنگشتند و
فرمانده خود را تنها و بدون مهمات رها كردند، كلنل در حاليكه محاصره شده بود، تا
آخرين فشنگى كه داشت جنگيد و كشته شد و پس از مرگ، سرش توسط قواى اكراد قوچانى از
بدن جدا شد.
به اين ترتيب، قيام محمد تقى خان پسيان در نهم مهر 1300 پايان يافت.
او كه در سن 31 سالگى كشته شد تا پايان عمر مجرد زيست. (قيام كلنل محمد تقى خان
پسيان، ص 250 و 280- 281 و 303 و 343 و 349- 346؛ تاريخ ژاندارمرى ايران، ص 133 ا-
135، 176؛ تاريخ مختصر احزاب سياسى، ج 1، ص 143- 144، 147، 154- 155؛ انقلاب
خراسان، 96، 97، 273- 275 و 262 و 263؛ قيام ژاندارمرى خراسان، ص 23، 25، 26- 33؛
خاطرات سياسى فرخ، ج 1، ص 75 و 76، 99، 125؛ جنبش كلنل محمد تقى خان پسيان، ص 43 و
46- 48، 51 و 79، 60- 61 و 74؛ شرح حال كلنل محمد تقى خان پسيان، ص 26- 28، 31- 34
و 36؛ مجموعه مقالات، ص 148- 149).
(15). محمود خان نوذرى هنگامى كه كلنل پسيان
به فرماندهى ژاندارمرى خراسان منصوب شد با درجه ياورى معاون او بود. بعد از قتل
كلنل مدت كوتاهى كفالت ژاندارمرى به وى محول گرديد. سپس به شهربانى منتقل شد و
درجه سرهنگى گرفت. در سال 1309 ش، رياست شهربانى قزوين را بر عهده داشت: محمود خان
نوذرى در سال 1311 ش، درگذشت. (خاطرات، حاج عز الممالك اردلان، ص 104؛ مينودر، ج
1، ص 804).
(16). روزنامه ايران 1/ 3/ 1300، ص 1.
(17). بردهدارى تا ابتداى قرن اخير نيز رايج
بود و استعمار آن را به يك تجارت پرسود جهانى تبديل كرده بود. بردهها از مناطق
مختلف جهان جمعآورى مىشدند و بيشتر در خدمت منافع كشورهاى استعمارگر قرار
مىگرفتند. (م).
(18). يكى از شهرهاى سواحل جنوبى خليجفارس
مىباشد كه اكنون در كشور امارات متحده عربى قرار دارد.
(19). جنگ جهانى اول در جنوب ايران، ص 135.
(20). اسناد وزارت خارجه فرانسه، مجلد 26، ص
92.
(21). آترياد: رژيمان، فوج.
(22). روزنامه ايران، 15/ 1/ 1300، ص 2.
(23). زندگانى سياسى، اجتماعى سيد ضياء الدين
طباطبايى، ص 219.
نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن جلد : 1 صفحه : 91