responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن    جلد : 1  صفحه : 560

شركت در اين انجمن سرباز زد. 8

* حركت سميتقو از خوى به اروميه‌

«اسماعيل سميتقو» از خوى به طرف اروميه حركت كرد.

اسماعيل اميرفضلى امير لشكر شمال غرب حركت سميتقو به طرف اروميه را به «حبيب اللّه شيبانى» 9 اطلاع داد تا شيبانى مراقبت بيشترى به عمل آورد. 10

[تصوير] شيخ محمد مهدى خالصى‌

______________________________
(1). شيخ محمد مهدى خالصى از برجسته‌ترين علماى مجاهد و ضد استعمار شيعه عراق در قرن سيزدهم و چهاردهم هجرى است. وى فرزند شيخ حسن كاظمى بود و در 9 يا 15 ذيحجه 1276 ق، در كاظمين به دنيا آمد و در ميان طايفه خود (خالصى) پرورش يافت. در اواخر 1329 ق، و پس از حمله روس‌ها به شمال ايران و اندكى بعد از حمله استعمارگران ايتاليايى به طرابلس غرب ليبى، بسيارى از مراجع و علماى عراق، از جمله شيخ مهدى خالصى فتواى جهاد بر ضد اشغالگران روسى و ايتاليايى صادر كردند. هنگام حمله متفقين به عثمانى، علماى شيعه عراق از جمله آيت اللّه خالصى در حمايت از عثمانى، فتواى جهاد بر ضد استعمارگران انگليسى صادر كردند.

هنگامى كه وهابيان حجاز در 1339 ق، به قصد انهدام مراقد ائمه شيعه، تصميم به حمله به جنوب عراق را داشتند، وى به همراه گروهى از علماى كاظمين و مردم داوطلب به دعوت آيت اللّه نائينى و آيت اللّه سيد ابو الحسن اصفهانى به كربلا آمد.

در 1340 ق، نيز انگلستان تصميم گرفت كه قرارداد اتحاد با ملك فيصل، نامزد پادشاهى عراق را امضا كند كه در واقع امر، نوعى تحت الحمايگى بود كه قبلا علما با آن مخالفت كرده بودند؛ اين قرارداد سال بعد در معرض افكار عمومى قرار گرفت. نمايندگان شيعيان بغداد به كاظمين رفتند و با شيخ مهدى خالصى و سيد حسن صدر ملاقات كردند و از آنان خواستند، با قرارداد اتحاد ملك فيصل با انگلستان مخالفت كرده و پادشاهى فيصل را به رسميت نشناسند. خالصى با اين پيشنهاد، مشروط بر موافقت آيت اللّه نائينى و اصفهانى موافقت كرد. پس از موافقت آنان، آيت اللّه خالصى نيز فتوايى صادر كرد و اعلام نمود كه در صدد باطل كردن بيعت خود با فيصل است، زيرا او به تعهداتش مبنى بر حفظ استقلال عراق عمل نكرده است. ازاين‌رو انگليسى‌ها و فيصل مخالفت علما را جدى گرفتند و آنها را به ايران و حجاز تبعيد كردند كه شيخ مهدى ابتدا به حجاز و سپس به ايران تبعيد شد. آيت اللّه خالصى در 12 رمضان 1343 ق، در مشهد مقدس درگذشت و در جوار مرقد امام رضا عليه السلام دفن شد. (علماى مجاهد، ص 185- 187).

(2). مراسله كنسولگرى ايران در بغداد به وزارت خارجه، 16/ 12/ 1300، اسناد وزارت خارجه، س 1300، ك 1/ 16، پ 32، ص 12.

(3). مراسله وزارت خارجه به عموم كارگزارى‌هاى ايالات و ولايات و ...، 1/ 12/ 1300، اسناد وزارت خارجه، س 1300، ك 29، پ 7، ص 253.

(4). تلگراف وزير جنگ به كفيل ايالت آذربايجان، 1/ 12/ 1300، اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سياسى، س 1300، پ 97، ص 20.

(5). تلگراف امير لشكر جنوب به رئيس اركان حرب كل قشون، 1/ 12/ 1300، اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سياسى، س 1300، پ 98، ص 6.

(6). تلگراف امير لشكر شمال غرب به وزير جنگ؛ 1/ 12/ 1300، اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سياسى، س 1300، پ 97، ص 39.

(7). مراسله سفارت بلژيك به وزير خارجه 1/ 12/ 1300، اسناد وزارت خارجه، س 1300، ك 61، پ 11، ص 9.

(8). مراسله وزارت خارجه به سفارت بلژيك، 9/ 12/ 1300، اسناد وزارت خارجه، س 1300، ك 61، پ 11، ص 8.

(9). حبيب اللّه خان شيبانى متولد 1265 ش، فرزند ناظم الدوله كاشانى، وى در سال 1285 به دانشگاه «سن‌سير» فرانسه رفت. در سال 1289 از آنجا فارغ التحصيل شد. در سال 1292 ش، به ايران بازگشت و با درجه سلطانى (سروانى) در ژاندارمرى دولتى به كار پرداخت. پس از سقوط دولت نظام السلطنه به برلين رفت و در سال 1297 ش، به ايران بازگشت و مجددا به ژاندارمرى پيوست. در سال 1299 با رضا خان آشنا شد و قبل از كودتاى 1299 به نفع وى فعاليت مى‌كرد. در سال 1300، به درجه سرهنگى رسيد.

در عمليات عليه كوچك خان و سميتقو شركت كرد. در سال 1301، به درجه سرتيپى ارتقا يافت و در سال 1302، به عنوان سرپرست دانشجويان نظامى ايران به فرانسه رفت. در دى 1307، عضو هيئت شوراى قشونى شد. در خرداد 1308، به درجه امير لشكرى نايل آمد و به فرماندهى ارتش فارس منصوب و براى سركوبى شورش آن ايالت به آنجا اعزام شد و موفق به اعاده آرامش گرديد. شيبانى در سال 1314 به خارج از ايران رفت و مشاغل دولتى او پايان يافت. (ارتش و حكومت پهلوى، ص 446- 444).

(10). تلگراف اسماعيل اميرفضلى به رئيس اركان حرب كل قشون، 2/ 12/ 1300، اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سياسى، س 1300، پ 97، ص 37.

نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن    جلد : 1  صفحه : 560
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست