responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن    جلد : 1  صفحه : 359

[تصوير] مقبره نادرى محل دفن كلنل محمد تقى پسيان‌

______________________________
(1). در يكى از اسناد آمده كه در قوچان نسبت به سر و جسد پسيان بى‌احترامى زيادى شده و سر را در تمام ميدان‌هاى قوچان آويزان كرده بودند. (اسناد مؤسسه تاريخ معاصر، شم 7- 21553 ق).

(2). على آذرى در كتاب خود مراسم تشييع‌جنازه پسيان را اينگونه تشريح مى‌نمايد: «مدارس و بازار مشهد تعطيل شده بودند، عده‌اى صاحب‌منصبان و افراد ژاندارم نيز با تجليل و احترام شايان توجه براى تشييع‌جنازه حاضر شده بودند.

در مغازه آرسن، هرچه عطر بود خريدارى كردند و بر روى جنازه پاشيدند، اين كار هم از اقدامات خوشكيش بود.

از سر كلنل قبل از الحاق به جسد عكس‌بردارى شد، عارف، شاعر ملى از كثرت گريه چشمانش خون‌آلود و به سر و صورت خود مشت مى‌زد. ناله و فرياد مى‌كشيد نفرين و ناسزا مى‌گفت، هركار مى‌كرد و هرچه ناسزا به مسبب اصلى اين جنايت فجيع مى‌گفت، حق داشت و كاملا حق داشت.

سر و جسد را با آب «سن‌آباد» كه معروف است حضرت رضا (ع) را هم با همان آب غسل داده بودند، شستشو دادند، موهاى سر را شانه زدند و معطر ساختند و باز عكس برداشتند.

جسد را بر روى توپ گذارده و روى آن را مملو از گل كردند؛ جمعيت مشايع فوق العاده بود، من تاكنون يك چنان جمعيتى را در هيچ تشييع نديده‌ام، موزيك ژاندارمرى در عزاى اين سرباز رشيد و فرزند خلف ايران، در پيشاپيش جنازه با نواى محزون و جگرخراش مترنم بود.

مردم، حقيقتا از روى خلوص عقيدت و ايمان به آن فقيد، اكثرا در حال گريه و ناله، آهسته‌آهسته در حركت بودند، هنگامى كه جنازه به نزديكى اداره پست و تلگراف رسيد، سيد على خان مدير مسعودى روى توپ قرار گرفت و در ضمن ايراد مختصر نطق، اين جنايت را شديدا تقبيح كرد و بر روح اين سرباز معصوم درود فرستاد، و سپس جنازه مجددا به حركت درآمد.

حاج محمد رحيم آقا طاهباز جهان در حال غيرقابل وصفى پيشاپيش جنازه حركت مى‌كرد، تسليتش گفته و تسلايش دادم، از محل مزار جويا شدم، گفت اكثريت قريب به اتفاق مقبره نادر شاه را انتخاب كرده‌اند. در اين موقع جنازه از صحن مطهر خارج شد و كم‌كم به مقبره نادر شاه نزديك مى‌شديم، يكى دو جاى ديگر جنازه را متوقف ساختند، نطق‌هاى مهيجى از طرف محصلين ايراد شد، يكى از محصلين مى‌گفت: خون او نيز مانند خون سياوش در جوش و از هرقطره خونش هزاران لاله وطن‌پرستى خواهد دميد ديگرى گفت:

معارف بيش از همه داغدار و ماتم‌زده است، زيرا كلنل محمد تقى خان به معارف بيش از هرچيز اهميت مى‌داد، سومى روى كرسى خطابه رفت و با حرارتى هرچه تمام‌تر چنين ايراد سخن كرد:

مردم! ما محصلين گوهر گرانبهايى را از دست داده‌ايم، اين سرباز شريف و قهرمان تجدد و آزادى، پدر مربى ما بود، فقدان او بيش از مرگ هرعزيزى بر ما محصلين تأثير بخشيد، ما حس انتقام او را از مسبب اصلى و مسببين غيرمستقيم و محرك واقعى قتل او در دل نگه مى‌داريم تا اگر عوامل وقت و زمان ما را موفق به گرفتن انتقام او نساخت، اين وظيفه حتمى را به عهده نسل آينده واگذار كنيم.

در اين موقع، به در مقبره نادر رسيديم، جنازه را از روى توپ پياده كرده به درون مقبره بردند تا شب دفنش كنند ...». (كلنل محمد تقى پسيان، ص 360- 363).

(3). نامه ميرزا على (پيشكار مخصوص سردار نصرت) به سردار نصرت، 16/ 7/ 1300، اسناد مؤسسه تاريخ معاصر، شم 7- 21553 ق؛ گزارش‌هاى كنسولگرى انگليس در مشهد، ص 158؛ روزنامه ايران، 16/ 7/ 1300، ص 2.

(4). روزنامه اتحاد، 17/ 7/ 1400، ص 2.

(5). گزارش‌هاى كنسولگرى انگليس در مشهد، ص 159.

(6). همان.

(7). مراسله وزارت خارجه به رئيس الوزراء، 15/ 7/ 1300، اسناد وزارت خارجه، س 1300، ك 16، پ 8، ص 37.

(8). روزنامه اتحاد، 16/ 7/ 1300، ص 2.

(9). روزنامه ايران، 16/ 7/ 1300، ص 2.

نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن    جلد : 1  صفحه : 359
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست