responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن    جلد : 1  صفحه : 317

عباس ميرزا تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در مدرسه‌هاى علميه و دار الفنون تهران به انجام رساند. بر طبق گزارشى، تحصيلات عالى خود را در رشته حقوق بين الملل در دانشگاه‌هاى فرانسه گذراند.

در جريان جنگ جهانى اول، به صف مهاجران پيوست و، به گفته خود، هنگام كمك به نيروهاى ژاندارمرى در مناطق كوهستانى غرب كشور، در همدان، به اسارت نيروهاى انگليسى درآمد و يازده ماه در آن شهر زندانى گرديد. پس از جنگ جهانى اول، در يكى از كابينه‌هاى ميرزا حسن خان مشير الدوله، در سمت معاون ادارى رئيس الوزراء قرار گرفت. در 1300 ش، به روزنامه‌نگارى روى آورد و روزنامه سياست را، به صاحب‌امتيازى و مسئوليت خود منتشر كرد. اولين شماره اين نشريه در 16 شهريور 1300، برابر با 4 محرم 1340، انتشار يافت. روزنامه سياست، در طى دوران نشر، مكرر توقيف شد. در زمستان 1301 ش، هنگامى كه آن روزنامه توقيف گرديد، اسكندرى، كه با ميرزاده عشقى دوستى داشت، روزنامه قرن بيستم را به صاحب‌امتيازى عشقى و مديرمسئولى خود، منتشر كرد.

سياست در 1302 ش، بار ديگر اجازه نشر گرفت. با شروع دوره پنجم مجلس شوراى ملى (بهمن 1302)، وى به فراكسيون اقليت، به رهبرى سيد حسن مدرس، نزديك شد و سياست در زمره جرايد متمايل به گروه اقليت درآمد. در تير 1303 ش، به دنبال ترور ميرزاده عشقى، مديران روزنامه‌هاى وابسته به فراكسيون اقليت، از جمله اسكندرى، در مجلس شوراى ملى تحصن كردند. اندكى بعد، انتشار سياست هم متوقف ماند. اسكندرى، حدود سال‌هاى 1305 و 1306 ش، مدتى رياست كابينه وزارت فوايد عامه را بر عهده داشت. كيفيت فعاليت او در آن وزارتخانه به‌طور دقيق معلوم نيست.

در پى انتشار خاطرات آقابكف، در 1310 ش، و افشاى اين قضيه كه جاسوس نمره شانزده دستگاه اطلاعاتى شوروى يكى از شاهزادگان قاجارى است كه داراى منصب مهمى در وزارت فوايد عامه است اسكندرى، با كسان ديگرى كه در آن كتاب به تلويح يا تصريح، متهم به جاسوسى شده بودند، بازداشت شد. اما او، پس از چندى، بدون محاكمه آزاد گرديد.

اسكندرى مى‌گفته است كه نزديك به ده بار، در دوره رضا شاه بازداشت و هر بار، پس از تحمل چند ماه زندان، آزاد شده است.

در ارديبهشت 1316 ش، با دستگيرى گروه 53 نفر، به اتهام تبليغ افكار كمونيستى، عباس اسكندرى هم بازداشت شد و گويا، به جرم تبليغ كمونيسم و فاشيسم محكوم به شش سال حبس گرديد.

آوانسيان، اسكندرى را بورژوايى حقه‌باز، وزيرمآب و بى‌اعتنا و بى‌اعتقاد به توده‌ها مى‌خواند. گفته شده است كه پيشتر با رابين زينر، مأمور ويژه سازمان‌M .I .6 (سرويس جاسوسى) بريتانيا در ايران، درباره راه‌هاى براندازى دولت محمد مصدق مذاكره داشته و، پس از تأكيد زينر بر اهميت شركت نفت ايران و انگليس براى اقتصاد ايران، به او گفته بوده است كه اهميت آن را درك مى‌كند و قوام السلطنه به مراتب ترجيح مى‌دهد كه انگليسى‌ها در ايران نفوذ داشته باشند تا آمريكايى‌ها يا روس‌ها كه دشمن ايران به حساب مى‌آيند.

اسكندرى و ارسنجانى در دوران چهار روزه نخست‌وزيرى قوام، از 26 تا 31 تير 1331، مجدانه كوشيدند تا پايه‌هاى سست و لرزان زمامدارى قوام السلطنه را تحكيم بخشند. نخست‌وزير وقت، با آنكه هنوز كابينه‌اش را تشكيل نداده بود، آن دو را، به ترتيب، به سمت معاون پارلمانى و معاون سياسى خويش منصوب كرد. اما تلاش مشاوران و معاونان قوام مؤثر نيفتاد و 31 تير، بار ديگر، مصدق فرمان نخست‌وزيرى گرفت. اسكندرى، دو هفته بعد، در 15 مرداد، با انتشار نامه سرگشاده‌اى به دكتر مصدق، نسبت به تصويب لايحه اختيارات نخست‌وزير، كه شامل واگذارى حق قانونگذارى در اجراى مواد نه‌گانه برنامه دولت مى‌شده است، سخت اعتراض كرد و آن مصوبه را در حكم تعطيلى مشروطه و برقرارى ديكتاتورى دانست. او، با يادآورى مبارزات مصدق در راه استقرار عدالت و دموكراسى، آن لايحه را خلاف دموكراسى و خيانت به مردم شمرد و از نخست‌وزير خواست كه آن را از مجلس پس بگيرد.

در 25 دى همان سال، نيز طى نامه سرگشاده‌اى به شاه، تصويب لايحه اختيارات نخست‌وزير را مغاير قانون اساسى خواند و از شاه به سبب توشيح آن انتقاد كرد. اسكندرى پس از اين وقايع، از سياست كناره گرفت و با وكالت ارسنجانى، به كار خريدارى و تصاحب زمين‌هاى وسيعى در منطقه طرشت، در غرب تهران، روى آورد. با انتشار فهرست ايرانيان سهامدار در شركت نفت انگليس و ايران و شركت‌هاى فرعى آن، معلوم شد كه اسكندرى نيز در آن شركت‌ها صاحب 235 سهم بوده است. او در اول مرداد 1338، بانك ايران و غرب را تأسيس كرد، كه چهل درصد سهام آن به سوئيسى‌ها تعلق داشت. اسكندرى سرانجام، در 24 دى 1338، هنگامى كه براى رسيدگى به امور بانكى و مذاكره با سهامداران به اروپا رفته بود به سبب سكته قلبى در مونيخ درگذشت. فرهنگ ناموران، ج 2، ص 530- 535).

______________________________
(3). روزنامه سياست، 16/ 6/ 1300، ص 1.

(4). مراسله هيئت دولت به وزارت ماليه، 24/ 6/ 1300، اسناد رياست جمهورى، شم ب 4/.

(5). روزنامه ايران، 14/ 7/ 1300، ص 2.

(6). جنبش ميرزا كوچك خان بنابر گزارش‌هاى سفارت انگليس، ص 37.

(7). تلگراف نمايندگى مخصوص ايران در تركستان به وزارت خارجه، 2/ 7/ 1300، اسناد وزارت خارجه، س 1300، ك 35، پ 1، ص 22.

(8). تلگراف كارگزارى قزوين به وزارت خارجه، 16/ 6/ 1300، اسناد وزارت خارجه، سال 1300، ك 34، پ 2، ص 42.

(9). روزنامه اتحاد، 16/ 6/ 1300، ص 2. روزنامه ايران، 17/ 6/ 1300، ص 1.

(10). مراسله سفارت انگليس به وزير امور خارجه، اسناد وزارت امور خارجه ايران، 16/ 6/ 1300، ك 3، پ 3، ص 13.

نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن    جلد : 1  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست