(2). گزارشهاى كنسولگرى انگليس در مشهد، ص
100؛ اسناد مؤسسه تاريخ معاصر، شم 13/ 7768.
(3). ده كوچكى از دهستان غار در غرب شهرستان
تهران و در كنار جاده قزوين كه در حال حاضر فرودگاه بين المللى مهرآباد در اين
منطقه واقع شده است و اكنون بخشى از شهر تهران است و از صورت روستا خارج شده است.
(4). راهدارخانه: گمرك. محل گمرك. باجگاه.
گمركخانه. راهدارى. محل گرفتن عوارض يا ماليات راه. باجگيران. جايگاه محافظان
راهها در طول راه.
پاسگاه قرهسورانها.
(5). مراسله رئيس اداره كل ماليات و خالصجات
و ارزاق عمومى ايالت تهران به وزير ماليه، 9/ 5/ 1300، اسناد ملى ايران، شم ت
240014120.
(6). نجفقلى بختيارى (صمصام السلطنه)، دومين
پسر حسينقلى خان ايلخانى در 1270 ق، به دنيا آمد و خواندن و نوشتن را در ايل
آموخت. پس از كشته شدن پدرش به دستور ظل السلطان زمام امور بختيارى به دست عموهاى
نجفقلى افتاد. با عزل ظل السلطان از حكومت اصفهان در 1305 ق، اسفنديار خان، برادر
بزرگتر نجفقلى از زندان آزاد و ايلخان شد و نجفقلى ايلبيگى شد. نجفقلى، پس از مرگ
برادرش در 1321، با عنوان صمصام السلطنه به حكومت منطقه چهارمحال و بختيارى رسيد.
بعد از به توپ بستن مجلس، محمد على شاه، ميرزا محمد خان كاشى را حاكم اصفهان كرد.
حاكم جديد به حكومت كوتاهمدت صمصام السلطنه در منطقه چهار محال پايان داد. صمصام
السلطنه در جمادى الاولى 1327، طبق رهنمودهاى برادر كوچكترش عليقلى خان، بعد از
كسب موافقت حاج آقا نور اللّه مجتهد با نفوذ اصفهانى و طرفدار مشروطه و اطمينان از
حمايت پسرعمويش حاجى ابراهيم خان ضرغام السلطنه، با سواران بختيارى به اصفهان حمله
كرد و آن شهر را گرفت. محمد على شاه پس از اطلاع از سقوط اصفهان به خانهاى
بختيارى وفادار به سلطنت كه در پايتخت بودند از جمله امير مفخم و سردار ظفر متوسل
شد و سرانجام سردار اشجع را روانه اصفهان كرد. خانهاى وفادار به شاه عازم اصفهان
شدند، اما به بهانه نداشتن ملزومات نزديك كاشان توقف كردند. در اين زمان عليقلى
خان سردار اسعد كه به منطقه بختيارى رفته بود تا نيرو جمع كند به اصفهان وارد شد و
هنگامى كه فوج شمال آماده حركت به سوى تهران بود با سواران صمصام السلطنه اصفهان
را ترك و به تهران حركت كرد. دو فوج بالاخره تهران را گرفتند و شاه را وادار به
استعفا كردند. نمايندگان مجلس دوم كه براى رفع خطر حمله شاه و خواباندن ساير
طغيانها به سواران بختيارى نياز داشتند پس از صدارت سپهدار تنكابنى صمصام السلطنه
را به صدراعظمى و وزارت جنگ برگزيدند. در صفر 1331 دولت صمصام السلطنه سقوط كرد و
خانهنشين بود تا جمادى الثانى 1337 كه مجددا صدراعظم شد. اما چهار ماه بعد چون
نتوانست از عهده قطحى شديد و برقرارى نظم در كشور برآيد، احمد شاه او را عزل نمود
و دو سال بعد در خرداد 1300 ش، در دولت قوام السلطنه والى خراسان شد، اما به سبب
قيام محمد تقى خان پسيان عليه قوام السلطنه در مشهد، از رفتن به خراسان امتناع
كرد. صمصام السلطنه آخرين سالهاى عمرش را در منطقه چهارمحال و بختيارى گذراند و
در سال 1309 ش، در سن 82 سالگى در همانجا درگذشت و در گورستان تخت پولاد اصفهان
دفن شد. در مدت صدارتش، شورايى بازرگانى مركب از شش بازرگان و نماينده دولت تشكيل
داد و با كمك افسران سوئدى ژاندارمرى ايران را تأسيس كرد.
(شرح حال رجال ايران، ج 1، ص 331؛ رهبران مشروطه، ج 1، ص 256- 223؛
شرح زندگانى من، ج 2، ص 389- 388؛ دانشنامه جهان اسلام، ج 2، ص 431- 432).
(7). تلگراف صمصام السلطنه به محمد تقى خان
پسيان، 9/ 5/ 1300، اسناد مؤسسه تاريخ معاصر، شم 12/ 7768.