responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن    جلد : 1  صفحه : 107

______________________________
(1). روزنامه ايران، 23/ 1/ 1300، ص 2 و 3.

(2). روزنامه ايران، 25/ 1/ 1300، ص 2.

(3). مراسله وزارت خارجه سوئيس به ذكاء الدوله وزيرمختار ايران در سوئيس، 23/ 1/ 1300، اسناد وزارت خارجه، س 1339 ق، ك 59، پ 22، ص 3.

(4). صاحب‌منصبان نامبرده شده به ترتيب از:

فوج‌هاى «يارك و لنكستر»(yorK and Lancaster) ؛ «وست كنت»(West Kent) ؛ «نورتامپستون‌شاير»(Northam pthonshire) ، همچنين پروكتر از فوج يارك و لنكستر و ماهود از فوج مخصوص ملكه بودند (اسناد وزارت خارجه، س 1339 ق، ك 41، پ 22، ص 36).

(5). مراسله سفارت انگليس به وزارت خارجه، 23/ 1/ 1300، اسناد وزارت خارجه، س 1339 ق، ك 41، پ 22، ص 36.

(6). اكبر ميرزا مسعود، ملقب به صارم الدوله، در 1265 ش، در اصفهان متولد شد. پدرش مسعود ميرزا ظل السلطان، فرزند ارشد ناصر الدين شاه بود و به علت اينكه، مادرش از خاندان قاجاريه نبود به سلطنت نرسيد. وى دوازده فرزند پسر داشت كه اكبر ميرزا ششمين پسر او بود و فوق العاده، موردتوجه پدر قرار داشت.

بعد از فوت مظفر الدين شاه و سلطنت محمد على شاه اقداماتى براى سرنگون كردن محمد على شاه و به پادشاهى رساندن جلال الدوله پسر ارشد ظل السلطان آغاز شد. در اين فعاليت اكبر ميرزا نقش اساسى داشت كه موجب خشم محمد على شاه گرديد و او را به اروپا تبعيد كرد، ولى اكبر ميرزا در اروپا هم ساكت ننشست و عليه محمد على شاه اقداماتى مى‌نمود. وى در همان دوران وارد دانشگاه آكسفورد شد و به تحصيل اشتغال ورزيد و بالاخره دانشنامه‌اش را در رشته حقوق و اقتصاد گرفت و پس از خلع محمد على ميرزا به ايران بازگشت.

اكبر ميرزا صارم الدوله در سال 1330 ق، وارد خدمات دولتى شد و اولين سمتى كه احراز كرد معاونت وزارت داخله بود. در همان هنگام نصرت الدوله فيروز هم معاون وزارت عدليه گرديد.

در دى‌ماه 1294 ش، به دنبال نابسامانى‌ها در كشور، از طرف احمد شاه، عبد الحسين ميرزا فرمانفرما به رئيس الوزرايى منصوب شد و كابينه خود را تشكيل داد. در اين كابينه اكبر ميرزا صارم الدوله به وزارت فوائد عامه و تجارت برگزيده شد. در اين كابينه دو نخست‌وزير سابق هم عضويت داشتند. محمد على خان علاء السلطنه به وزارت عدليه و محمد ولى خان سپهسالار به وزارت جنگ انتخاب شده بودند. پس از سقوط كابينه فرمانفرما، احمد شاه، مجددا محمد ولى خان سپهسالار تنكابنى را به رياست دولت برگزيد و كابينه خود را تشكيل داد. در اين كابينه اكبر ميرزا صارم الدوله وزير امور خارجه شد.

كابينه سپهسالار در شهريورماه 1295 ش، ساقط شد و پس از او به ترتيب وثوق الدوله، علاء السلطنه، سلطان عبد المجيد ميرزا عين الدوله، مستوفى الممالك و نجفقلى خان صمصام السلطنه به رئيس الوزرايى منصوب شدند كه هركدام مدت كمى سكان كشتى غرق شده ايران را در دست گرفته بودند. از نخستين روزهاى زمامدارى وثوق الدوله و نصرت الدوله، مذاكراتى پيرامون يك قرارداد با دولت انگلستان آغاز شده بود كه جز وثوق الدوله و نصرت الدوله و سيد ضياء الدين مدير روزنامه رعد، كسى از آن مطلع نبود. با انتصاب اكبر ميرزا صارم الدوله، او نيز به اين هيئت افزوده شد و مذاكرات يك قرارداد با دولت انگليس با مشاركت وثوق الدوله، نصرت الدوله و صارم الدوله با سرپرسى كاكس آغاز گرديد. در اين مذاكرات محرمانه فقط ميرزا على خان منصور الملك رئيس اداره انگليس وزارت امور خارجه و سيد ضياء الدين طباطبايى حضور پيدا مى‌كردند. قرارداد تنظيم گرديد و در 9 اوت 1919 به امضا رسيد و احمد شاه نيز، به فرنگستان عزيمت كرد.

بعد از كودتاى 1299 ش، و رئيس الوزرايى سيد ضياء الدين طباطبايى، صارم الدوله قصد خروج از ايران را داشت. به قصرشيرين رفت كه از آنجا ايران را ترك كند ولى ناگهان از اين اقدام منصرف گرديد و به كرمانشاه بازگشت و در مقر خود به رتق‌وفتق امور پرداخت. وى به دستورات اداره مركزى توجهى نمى‌كرد. ولى آنچه مسلم است طرفين از يكديگر بيم داشتند.

سيد ضياء الدين به ماژور محمود خان پولادين، صاحب‌منصب ژاندارمرى كه در آن تاريخ تحت اوامر سيد ضياء الدين بود، دستور داد، به كرمانشاه برود و به رژيمان (هنگ) كرمانشاه هم دستور داد تحت فرماندهى پولادين باشند.

پولادين پس از ورود به كرمانشاه با ژاندارم‌هاى مقيم آنجا، عمارت حكومتى را محاصره نمود. صارم الدوله هم به قواى محلى خود كه متجاوز از يكصد و پنجاه نفر مسلح بودند دستور تيراندازى و رفع محاصره را داد. در نتيجه جنگ بين طرفين آغاز شد. عده زيادى از دو طرف كشته شدند ولى سرانجام نيروى ژاندارم پيروز شد و افراد مسلح حكومتى را خلع سلاح نموده و صارم الدوله هم دستگير و به تهران اعزام شد. پس از ورود به تهران او را به زندان قصر نزد ساير زندانيان بردند و تا پايان حكومت سيد ضياء الدين در زندان به‌سر برد. صارم الدوله مدت كوتاهى بعد از كودتا والى فارس شد ولى پس از مدتى از آن سمت استعفا داد و به اصفهان رفت. پس از آنكه نصرت الدوله توقيف شد، هنوز بيش از ده روز از دستگيرى و توقيف نصرت الدوله وزير ماليه نگذشته بود كه به دستور رضا شاه، اكبر ميرزا مسعود (صارم الدوله) والى فارس دستگير و تحت الحفظ به تهران اعزام گرديد و بلافاصله به زندان افتاد. صارم الدوله چندى در زندان بود تا اينكه، رضا شاه مطالبه پولى را كه از انگليسى‌ها براى انعقاد قرارداد 1919 گرفته بود، كرد.

صارم الدوله ليره‌هاى دريافتى را به خزانه دولت برگردانيد و از زندان آزاد و گوشه‌نشينى اختيار كرد. صارم الدوله با اجازه شاه به اصفهان رفت و به املاك وسيع خود رسيدگى مى‌نمود. هرگز گرد سياست نگرديد و رفتارش طورى بود كه كوچكترين مزاحمتى براى او فراهم نشود.

رضا شاه در روز 25 شهريور 1320 از سلطنت استعفا داد و عازم بندرعباس شد. در سر راه چند روزى در اصفهان توقف نمود و همه‌روزه با صارم الدوله ديدار و گفتگو داشت. صارم الدوله از شهريور 1320 تا زمان مرگ، چون يك سلطان بى‌تاج و تخت مى‌زيست و گاهى نيز، در تهران ظاهر مى‌شد و به ملاقات محمد رضا پهلوى مى‌رفت. در 1328 ش، به نمايندگى مجلس مؤسسان انتخاب شد و در تهران در مجلس مزبور حضور يافت. اكبر مسعود يكى از ملاكين بزرگ اصفهان بود. از يك سال قبل از اصلاحات ارضى شروع به فروختن آنها كرد، به‌طوريكه، هنگام اجراى اصلاحات ارضى، تمام املاك به فروش رفته بودند.

صارم الدوله، داماد ميرزا على اصغر خان اتابك اعظم بود. بطوريكه صارم الدوله دو دختر و يك پسر داشت. حسن اكبر و خسرو هدايت دامادهاى او بودند.

پسرش اصغر ميرزا، مدتى آجودان محمد رضا پهلوى بود. صارم الدوله سرانجام در 1353 ش، در اصفهان درگذشت و در گورستان تخت پولاد دفن شد. (زندگينامه و شرح حال وزراى امور خارجه، ص 162- 169).

(7). ايل كلهر از ايل‌هاى بزرگ غرب كشور است، قسمت اعظم اين ايل در كرمانشاهان ساكن هستند و فقط بخش كوچكى به منطقه مهران و دهلران در ايلام كوچ كرده‌اند. مردم ايل كلهر به كشاورزى و دامپرورى اشتغال دارند و براساس گزارش سازمان امور عشاير در سال 1362 ش، ايل كلهر داراى 31 تيره است. (چادرنشينان و طايفه‌هاى عشايرى ايران، ج 1، ص 289؛ ايل‌ها و طايفه‌هاى عشايرى كرد ايران، ص 107- 108).

(8). زندگانى سياسى، اجتماعى سيد ضياء الدين طباطبايى، ص 201 و 203؛ تاريخ مختصر احزاب سياسى ايران، ج 1، ص 99.

(9). همان.

(10). سياست انگليس و پادشاهى رضا خان، ص 94.

نام کتاب : روز شمار تاريخ معاصر ايران نویسنده : فراهانى، حسن    جلد : 1  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست