responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول    جلد : 1  صفحه : 149

سلطه و سيطره نيست، در مقابل، آياتى نيز وجود دارد كه دلالت بر ولايت و سلطه و سيطره داشتن پيامبر مى‌كنند. لذا بايد با ژرف كاوى، مفاد حقيقى هر يك از اين دو دسته آيات را كه ظاهرا ناسازگارند بيابيم، نه آنكه با استناد به يك دسته آيات، آيات ديگر را نفى كنيم.[1]

8) آيا ديدگاه اسلام، بى‌نيازى از حكومت است؟

آقاى بازرگان پس از دفاع از ديدگاه جدايى دين از حكومت، در ادامه پا را فراتر مى‌گذارد و با ارائه مطالبى، عنوان مى‌كند كه ديدگاه اسلام، بى‌نيازى جامعه از حكومت است:

«مسأله‌ملوكيت و حكومت و نه‌مديريت، براى يك جامعه‌مؤمن وعامل به احكام و اخلاق‌الهى به حداقل مى‌رسد و به سوى زوال و بى‌نيازى ميل مى‌نمايد. در حقيقت، اثر و نظر اسلام، استغناى از حكومت و حاكم است و نفى رهبرى و سلطنت يا خودكامگى است كه يك نوع شرك مى‌باشد.

اصولًا پيدايش و پى‌ريزى حكومتها و دولتها، از وجود ظلم و ظالم و ميل به تجاوز و تصرّف ناشى شده است. از جمله ظلم داخلى مردم به مردم و ظلم و زرنگى خارجى در هر مكان و زمان، يا سوء استفاده‌ها و فريبكاريها و تقلب، نقض عهدها، خودخواهيها و خيانتها و ساير مفاسدى كه به خاطر آنها دولتها، نيروهاى انتظامى و دادگستريها درست شده است.»[2]

آقاى بازرگان با طرح مطالب فوق بر اين باور است كه اگر جامعه‌اى به احكام و اخلاق الهى عمل كند، آن جامعه بى‌نياز از حكومت مى‌شود؛ يعنى دين در حكومت دخالت‌نمى‌كند و حتّى‌باعث نفى‌حكومت مى‌شود.

اشتباه آقاى بازرگان آن است كه فلسفه پيدايش حكومت را وجود ظلم و ظالم، ميل به تجاوز، نقض عهد، خيانتها و ... قلمداد كرده است؛ گويا


[1] - ر. ك. به: مصباح‌يزدى، نظريه‌سياسى‌اسلام، ج 1، ص 71؛ ربانى‌گلپايگانى، دين‌ودولت، ص 71.

[2] - مهدى بازرگان، همان، ص 83.

نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول    جلد : 1  صفحه : 149
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست