نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 140
ارزيابى نظريه تفكيك دين از حكومت
با توجه به آنچه گفتيم سستى اين ادعا كه پيامبران و اصولًا دين كارى
به حكومت ندارند روشن مىگردد. كسانى شأن پيامبر را صرفاً ابلاغ پيام و تبليغ دين
مىدانند. اين ادعا نخستين بار از سوى يك نويسنده مصرى[1]
ارايه شد. وى در تأييد ادعاى خود به برخى آيات تمسك جست. در يك دهه اخير مدعيان
سكولاريسم همان ادعا و آيات را در جهت اثبات مدعاى خود به كار گرفتهاند. در اين
آيات، رسالت پيامبر، ابلاغ پيام دانسته شده است:
وَ مَا عَلَي الرَّسُولِ الَّا الْبَلَاغَ[2]؛ بر پيامبر [خدا وظيفهاى] جز ابلاغ [رسالت] نيست. انَّمَا انْتَ مُذَكِّرٍ. لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ[3]؛
تو تنها تذكر دهندهاى. بر آنان تسلطى ندارى.
انَّمَا انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍهادٍ[4]؛ [اى پيامبر]، تو فقط هشداردهندهاى، و براى هر قومى رهبرى هست. انْ انْتَ الَّا نَذيرٌ[5]؛ تو جز هشداردهندهاى [بيش] نيستى.
در ارزيابى ديدگاه فوق چند نكته شايان ذكر است:
1. در استناد به آيات قرآنى ضرورى است قرآن كريم را به صورت يك كل
هماهنگ در نظر بگيريم؛ چرا كه آيات قرآنى در بردارنده «محكم» و «متشابه» است و
بايد با تأمل در اطلاق و تقييد، عام و خاص، و محكم و متشابه، مراد آيات قرآنى را
دريابيم. با توجه به اين نكته يادآور مىشويم كه
[1]. على عبدالرزاق در سال 1925 با انتشار كتابى
تحت عنوان الاسلام و اصول الحكم تلاش كرد بر اساس برخى آيات دين را از حكومت جدا
كند. وى پس از نشر كتاب مزبور از سوى عالمان اهل سنت و جامعه الازهر طرد شد.