نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 138
مىتوان شجره دانش و معرفت را در زمينههاى گوناگون آن رشد
نايافته مشاهده كرد؟
3. در مكتبى كه شبقدر آن با مباحثه علمى دانشمندان شوكتى ديگر
مىيابد، آيا مىتوان پذيرفت كه اين مكتب با علم و فرآوردههاى آن تضاد داشته
باشد؟ «شيخ صدوق» كه يكى از استوانههاى فكرى جهان اسلام است، مىنويسد: «من مذهب الامامية من احيى هاتين الليلتين بمذاكره العلم فهو افضل».[1]
4. در مكتبى كه تحقير عالمان، تحقير پيامبر به حساب مىآيد و احترام
به عالمان، احترام به رسولخدا صلى الله عليه و آله محسوب مىشود، آيا مىتوان
پذيرفت كه ميان علم و دين ناهماهنگى هست؟ در يك روايتى از پيامبر اكرم صلى الله
عليه و آله آمده است: «من احتقر صاحب العلم فقد احتقرنى و من
احتقرنى فهو كافر».[2] و
اميرمؤمنان على عليه السلام نيز فرموده است: «فقد
البصر اهون من فقد البصيرة».
5. در مكتبى كه دانا با نادان يكسان نيست، آيا رشد دانش در آن
بهگونهاى چشمگير حتميّت نمىيابد؟ در قرآن كريم مىخوانيم: «هل يستوى الّذين يعلمون و الّذين لايعلمون».[3]
6. در مكتبى كه شناخت آنچه در زندگى اجتماعى و فردى زمانه مىگذرد
براى همه از امور ضرورى است، آيا مىتوان گفت انواع گوناگون علوم در ميان پيروان
آن به اوج خود نرسيده است؟ امام على عليه السلام مىفرمايد:
كسى كه روزگار خود را بشناسد از مهيّا شدن و مجهّز گشتن غفلت
نمىورزد.
بديهى است كه «علم» به معناى عام كلمه مورد نظر اسلام است و هر يك از
رشتههاى علمى كه به منظور خدمت به خلق و جلب رضاى پروردگار متعال مورد توجّه قرار
گيرد، جوينده آن، محبوب خدا و آن دانش مورد لطف او خواهد بود؛ پس انسان مكتبى كسى
است كه به همه علوم و فنون و هنرها و دانشهاى رايج توجّه كند و از آنان بهرهور
شود.
ديدگاه گوستاولوبون
گوستاولوبون انديشمند فرانسوى در كتاب معروف خود تمدّن اسلام و غرب مىنويسد:
دول قدرتمند، مثل ايرانى، يونانى، رومى و ... بر شرق زمين استيلا
يافتهاند. نفوذ نظامى آنان بر