نام کتاب : درسهايى از وصيت نامه امام خمينى( ره) نویسنده : شفيعى مازندرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 13
مقدمه
ساعت 25/ 10 دقيقه شب 13 خرداد 1368 ه. ش. برابر با شوال 1409 ه. ق.
جهان شاهد عروج روح بلند مردى آسمانى به ملكوت اعلا بود؛ چنان كه در بيستم
جمادىالاولى سال 1320 ه. ق مصادف با ميلاد حضرت فاطمه زهرا عليها السلام نيز،
شاهد طلوع اين «امام نور» بود. و سلامٌ عليه يوم وُلِدَ و
يَوْمَ ماتَ و يَومَ يُبْعَثُ حَيّاً.
مردى از عالم خاك به سراى ابدى پيوست كه در جهان شور آفريد، شرق را
متحيّر ساخت و غرب را به زانو در آورد.[1]
اين نادره زمان البتّه براى مردان الهى از دهها سال پيش شناخته شده
بود: آيتاللّه كاشانى، سياستمدار معروف، درباره ايشان گفته است: «تنها كسى كه بعد
از من اميد است به درد اين ملت بخورد، آقاى خمينى است».[2]
حضرت آيتاللّه بروجردى بارها در جمع اصحاب به امام اشاره كرده و
گفته بود: «در موقعيّتى مناسب قصد دارم زير بازوى جوانى را بگيرم كه براى اسلام و
مسلمين مثمر ثمر باشد».[3]
آيت اللّه العظمى ميلانى نيز در تلگرافى به تركيه به محضر امام (ره)
چنين نوشت: «همگى براى تأييد شما كه لسان ناطق همه جوامع روحانى و دينى هستيد و
گفته شما كلام حق و حقيقت است، دعا مىنمايند».
همچنين علّامه امينى، صاحب كتاب پر ارج
الغدير، گفته بود «الخمينى ذخيرة اللّه
للشيعة».[4]
انديشمند و فيلسوف معاصر علامه شهيد مطهرى در كتاب نهضتهاى اسلامى در صد
[1]. مجلّه عربى زبان، الشرق الأوسط درباره امام
قدس سره چنين نوشته است:« انّ الخمينى قد حيّرالشرق و از عج الغرب».
[2]. روحانى، حميد، بررسى و تحليلى از نهضت امام
خمينى، ج 1، ص 96، 101 و 749.