نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 44
است، پذيرفتن اين كار به منظور انجام حج يا
عمره يا هر منظورى ديگر نه واجب است و نه جائز، و چنانچه پذيرفت و حجشرا انجام
داد، اگر اين كار اهانت بار در خودِ اعمال حج ادامه ندارد حجش به حساب حجهالاسلام
است، و اگر در ضمن اعمالشان نيز همان عمل اهانتآميز هست و خود شرط استطاعتِ حج
است، كافى از حجهالاسلام نخواهد بود، زيرا چنان كسى مستطيع نيست، ولى در صورت
اوّل چون در حال اعمالش مستطيع است كافى است.
مسأله 3- اگر كارى از او شناخته باشد يا از او بخواهند، كه براى
استطاعت مالى حج كافى است و در خورشانش نيز هست، پذيرفتنش و حتى پيشنهاد دادنش
واجب و چنان كسى واجب الحجس است، البته با در نظر گرفتن سائر شرائط استطاعت.
مسأله 4- تاجر يا صنعتگر و مانندشان اگر بتوانند با جديتى ممكن و
بدون عسر و حرج اضافه بر مخارج عادى زندگيشان مالى به اندازه كفايت حج يا عمره به
دست آورند واجب الحجند، كه در صورت سستى همچنان تكليف بر عهده آنان باقى است، و
چنانچه بيش از شأن حقيقى و حاجت عادى خود جورى درآمدهاى خود را خرج كنند كه مجالى
براى حج نماند، چنانچه مقدار زياده رويشان به اندازه حج است واجب الحج بوده و
بايستى به هر وسيلهشده اين پيمان الهى را انجام دهند، و اگر كمتر از حاجت حج بوده
فقط خمس آن زيادى را بايستى بپردازند، و چنانچه يكى دو سال ديگر هم به همين رويه
عمل كنند و روى هم رفته زيادهروىهاشان به اندازه حج باشد در آخرين سال واجب الحج
خواهند بود، و حكمشان حكم كسانى است كه استطاعت مالى خود را تفريط كردهاند.
نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 44