نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 150
بدن، 20- ناخن گرفتن، و 21- سرمه كشيدن كه
اينها نيز در درجه سوّم «رَفَثَ»
و همهشان از سرچشمه شهوتند كه گاهى جنسى و گاه بدنى و گاه آبروئى و ... است و سپس
نوبت خلق مىرسد كه: «وَ لا جِدالَ»: هيس!
اينجا جدال قدغن اكيد، و حتى با حيوانات و حشرات و گياهان، با خودت نيز تا چه رسد
به ساير مردم كه: 22- جدال با مردمان، پس آنكه با حيوانات كه: 23- صيد خشكى و 24-
اذيت كردن ساير حيوانات تا چه رسد بكشى آنها را مگر آنكه موذى يا خطرناك باشند پس
آنكه خودت كه: 25- خون از تنت برون آورى، 26- مو از تنت بكنى و يا بزدائى، كه
اذيتش جدال با خود است و راحتش در زمره شهوت: «رَفَثَ»،
27- و كندن داندان، و سپس حتى كندن و بريدن گياهان حرم كه اين خود جدالى است با
آنان، و حتى 28- سلاح همراه داشتن كه نماينده جدالهاست تا چه رسد به خود جدال! كه
مجموعه اينها در «رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ»
جمعند.
اينها محرمات احرامند، و ديدى چگونه تو را اصلاح مىكنند، در حريم
احرام و حرم امن الهى ميان تو و خدغ، تو و بندگان خدا، و تو و جانوران و حتى
گياهان، و ميان تو و خودت، جنگ درونى و برونيت صلح تام برقرار مىكنند، كه هرگز نه
به شهوتگرائى، و نه با احدى و نه حيوان و گياهى از راه جدال در آئى، كه تو اكنون
محرمى: محرمى و سالم و تسليمى، در امانى و خود نيز امينى كه «فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ
لا جِدالَ فِى الْحَجِ ...» و سپس «وَ
ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ»:
آنچه نيكى كند خدا مىداند «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ
خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى» در اين سفر و سير الى الله
هر چه توانيد توشه تقوى اندوزيد كه بهترين توشه زندگى است «وَ
اتَّقُونِ يا أُولِى الْأَلْبابِ»: مرا بپرهيزيد: از عصيانم
از گناهم
نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 150