نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 109
مصنوعى: مصلحتى و تربيتى است، و موقف احرام
نيز گور زندگىهاى خود ساخته است، و اكنون زنده خدا ساخهت شو.
در ميقات بمير، و با اين مردن زنده شو، مردهاى كفنپوش اما متحرك:
متحرك به سوى حق به سوى خانه خدا: بمير پيش از مردنت: «موتوا قبل أن تموتوا».
اينجا همه قبيلهها يك قبيلهاند، كه در يك قبله و به سوى يك
قبلهاند، كثرتهاى فردى به وحدت گرائيده: انسان حاجى/ قصد كنندگان خانه خدا و
ديگر هيچ!
چنانكه وحدتهاى زندگى نيز به كثرت آمده: تنها تنهازيستها تن
خواهها در سيل جمع حاجيان گم شدهاند، كه به خانه خدا و مردم رهسپارند، نه خانه
هوى و تنها خود!
در احرام بسيارها كَم كَم ها يكى، آن يكى هم پوچ و هيچ مىشود، و با
دستى تهى از هرگونه شناسنامه: گذرنامه و گواهينامه جز دعوت الهى راهى خان خدايند.
محرم شو تا محرم شوى، كه در اسير إحرام دو گام مىنهى: از درون نيت و
تهى كردن خود از غيرخدا و خدائىهاست، از برون هم به راه افتادن است، كه با هر
گامى دو گام برمىدارى: دگرگون شدن از درون، جابجا شدن از برون، با يك جمله گم شدن
از خود وخودىها.
در اين دو گام قيدى دو ضربه دارى و اسارتى دو جانبه كه آزادىها،
افسار گسيختگىها گذشته را جبران كند، كه هم حلالهائى اكنون بر تو حرام است، و هم
محرمات بر تو حرام تر، تا روحِ نيرومند تقوى گيرى، و بهتر بتوانى از محرمات
بپرهيزى.
نام کتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج نویسنده : صادقى تهرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 109