با نگاهى به وضعيت جمهورى اسلامى درمىيابيم كه كشورمان از حيث فرهنگ
و هنر غنى و اصيل، پيشرفت دانش و فناورى اطلاعات و ارتباطات، داراى ظرفيتهاى
بالقوهاى از منظر ابعاد مختلف قدرت نرم است. جمهورى اسلامى ايران از ابتداى
انقلاب تاكنون بهدليل اتخاذ رويكردى مستقل از قدرتهاى بزرگ و همچنين به سبب
پيروى از يك ايدئولوژى متفاوت با ليبرال- دموكراسى غرب، در معرض تهديدات سخت
متعددى- ازجمله در عرصه نظامى و اقتصادى- قرار داشته است. بىگمان پشتيبانى
همهجانبه قدرتهاى بزرگ از عراق در جريان جنگ تحميلى و نيز تحريمهاى ايران ازسوى
ايالات متحده و متحدان غربى، گواه اين مدعاست.[1]
پيشبينى مىشود نقش و تأثير قدرت نرم در معادلات روابط بينالملل در 10 تا 15 سال
آينده نيز بهشدت ادامه يابد. در اين راستا، جمهورى اسلامى ايران با توجه به
ظرفيتهاى قدرت نرم در منطقه و جهان مىتواند از اين موضوع بهعنوان فرصتى مناسب
استفاده كند. در هر حال برجسته شدن نقش فرهنگ، علم و دانش و ايدئولوژى در مناسبات
آينده جهانى براى جمهورى اسلامى ايران، با توجه به در اختيار داشتن بخش عظيمى از
ظرفيتهاى قدرت نرم، فرصتى درخور اعتنا خواهد بود تا در ابعاد مختلف از آن بهره
گيرد. براى نمونه، افزايش روزافزون جمعيت مسلمانان، فرصتهاى مختلفى را در اختيار
جمهورى اسلامى ايران (بهعنوان امالقراى جهان اسلام) قرار خواهد داد.
6. محدود شدن فرصت استفاده از زور (قدرت نظامى)
اگرچه نهادهاى بينالمللى بهدليل جهتگيرىهاى سياسى خود
نتوانستهاند در محدود نمودن استفاده از زور اقدام شايستهاى انجام دهند، با اين
همه از سال 2000 تاكنون بحث توسل به زور ازسوى كشورهاى متعدد با محدوديت روبهرو
شده است. عدمهمكارى روسيه، فرانسه و