نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 242
ناساگارى ذاتى اسلام و دموكراسى
برخى معتقدند كه دموكراسى مبتنى بر اصول و مبانى خاصّى است و نگاه
ويژهاى به انسان و جامعه و سياست دارد و اهداف و آرمانهاى خاصّى را دنبال
مىكند. اين اصول و مبانى و اهداف، با تعاليم اسلامى و مبانى و اصول حاكم بر اين
تعاليم ناسازگار است:
جمع اسلام و دموكراسى به دلايلى كه خواهد گذشت، قابل قبول نيست و
اصلا امكان جمع اسلام و دموكراسى وجود ندارد، مگر اينكه اسلام كاملا سكولار شود.
يكى از اصول نظرى دموكراسى، جايز الخطا دانستن انسان است. اين اصل، خود مبتنى بر
اصل ديگرى است كه انسان را موجودى مختار و انتخابگر مىداند. خطا و اشتباه و
بيراههروى، لازمه اصل انتخابگرى انسان است .... مهمترين محل تجلّى انتخابگرى
انسان، دنياى فكر و انديشه و عقايد است. براى انسان بايد اين امكان وجود داشته
باشد كه آزادانه با آرا، افكار، و انديشههاى متعارض روبهرو شود و آزادانه دست به
انتخاب بزند. او در انتخاب «دينى از اديان» يا «بىدينى» آزاد است. به دليل روشن نبودن
حقيقت و پخش آن در ميان كلّ بشريت، هر انتخابى، تركيبى است از حقيقت و غير حقيقت
.... يكى از مبانى معرفت شناختى دموكراسى، ناروشن بودن حقيقت و پخش آن در ميان كلّ
بشريّت است. امّا اگر مكتبى يا دينى خود را مظهر حق و حقيقت بداند و ديگر اديان را
تجلّى كفر و شرك و ضلالت بداند، ديگر جايى براى حكومت دموكراتيك باقى نخواهد
گذاشت. اسلام به استناد آيات قرآن، خود را تنها دين درست بر حق مىداند. آيات زير،
صراحتا با دموكراسى تناقض دارد: ماذا بعد الحقّ إلّا
الضّلال،[1] من يبغ غير الإسلام دينا فلن يقبل منه.[2]
آيات ابتداى سوره توبه نيز از جمله مواردى است كه با انتخابگرى انسان تعارض دارد.