نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 123
كلمه «قيّم» در اينگونه روايات را نبايد به
معناى قيمومت پدر و ولىّ بر فرزند صغير يا سفيه دانست؛ زيرا قيّم در اصطلاح قرآن و
روايات به معناى چيزى يا كسى است كه به خود قوام دارد و مايه قوام و استوارى
ديگران مىشود.
به همين سبب در آيات قرآن، دين و كتاب الاهى به اين صفت موصوف
شدهاند:
ذلك الدّين القيّم.[1] فأقم وجهك للدّين القيّم.[2]
رسول من اللّه يتلوا صحفا مطهرة* فيها كتب قيّمة.[3]
امام و سرپرست جامعه اسلامى، به اين معنا، قيّم مردم است كه مايه انسجام و قيام و
استوارى آنان است. نبايد قيّم را در اين استعمال قرآنى و روايى با كاربرد آن در
ابواب مربوط به محجوران كتب فقهى يكى دانست. بنابراين، در سخن اين دسته از منكران
ولايت فقيه، چنين خلط مبحثى رخ داده است و ولايت فقيه را قيمومت بر محجوران
پنداشتهاند.[4]
تفاوت انتصاب به ولايت با وكالت و نظارت
محور اصلى در بحث ولايت فقيه، آن است كه آيا فقيه عادل از جانب
معصومان عليهم السّلام به ولايت بر امّت منصوب شده است؟ در واقع «ولايت انتصابى
فقيه» و نيابت او از معصوم در اجراى احكام و اداره شؤون اجتماعى- سياسى جامعه
مسلمين، محلّ اصلى مباحثات درباره ولايت فقيه است. براى روشن شدن بيشتر مراد از
ولايت انتصابى، لازم است كه تفاوت آن با «ولايت انتخابى» يا «وكالت فقيه» بررسى
شود، همچنانكه لازم است تفاوت ولايت فقيه با «نظارت فقيه» مشخّص گردد.
فقيه عادل و جامع شرايط در عصر غيبت، نايب امام زمان (عج) و منصوب او
در اداره